+خب بریم بیرون
+خب بریم بیرون
* اره بریم
*+ لطفا 🥺( هر دو اینجوری نگاه میکردن )
& اوخی کیوتام
_همیشه من خر نیکنه با این چشای خوشگلش باشه بریم
*+ هوراااااا
&_😊
_خب من رانندگی میکنم شما دختر ها هم برین عقب
*+ چشم
_خنده) سونگ هو بشین خب اول بگین کجا بریم
*+ شهربازی ( داد)
& ایی کرم کردین
_باشه باشه ا.ت اونقدر به خودت فشار نیار
+ باشه هیچی نشده دوباره به بچه توجه میکنه
_ یاااا ا.ت
+ببشید ( بچگونه ) 😢
_ اوخ قربونت برم بریم بچه ها
۳۰ مین بعدد
+اخ جون رسیدیم
_& خب بریم اون چرخ و فلک
( جیمین یادش رفته بود که ا.ت از چرخ و فلک میترسه )
+فهمیدم یادش رفته پس قبول کردم
*+ باشه
_ سوار شدیم من و سونگ هو باهامتو یه صندلی بودیم
ا.ت و یورا هم توی صندلی چرخ و فلک حرکت کرد که صدای جیغ شنیدم دقت که کردم جیغ ا.ت بود تازه یادم اومد ا.ت میترسه از ارتفاع وایی نه سونگ هووووو
& چیه چیشده
_ ا.ت از ارتفاع میترسه
& چییییی پس چرا الان
_ خیر سرت تو خیلی وقته دوستش باید یادت میموند
& هیی اصلا به من نگفته بود
_ اره باشه اصلا دورمون تموم شد رفتم سمت ا.ت رنگش عین گچ شده بود
* ا.ت جیغ میزد فکر کردم از سر شادیه ولی وقتی پیاده داشت میشد داشت میافتاد که گرفتمش جبمین و سونگ هو اومدن سمتش فهمیدم که ترسیده ( ا.ت )
+خوبم بچه ها
& ا.ت یه بار دیگه حالت خوب نباشه بگی خوبم میزنم تو دهنتا نگاه صورتت عین گچ شده
_ یااا با زن من درست صحبت کن
& الان وقتشه به نظرت رفتارشو دیدی لوس شده هی میگه خوبمولی خوب نیست گریه میکنه دید.....
+ هققق راست میگه ددی من هققق خیلی لوس شدم هققق
* رفتم سمت سونگ هو هییی سونگ هو چرا اینجوری میکنی نگاه گریشو دراوردی
& پشیمون شدم نگاش کردم
_سونگ هو تو...
& ببخشید ا.ت منو ...بیهوش شد نگران شدم روزش خراب شد به خاطر من
_ ا.تتت چی شد افتاده بود بغلم دستمو گذاشتمرو پیشونیش ا.ت قشنگم ا.ت زندگیم عرق کرده بود
& ا.ا.ت ب.بخشید ب.بیدارشو لط.لطفا
_سونگ هو تمومش کن لطفا برو یه اب بگیر
بزریزم رو صورتش
& باشه
* خیلی نگران ا.تبودم
* اره بریم
*+ لطفا 🥺( هر دو اینجوری نگاه میکردن )
& اوخی کیوتام
_همیشه من خر نیکنه با این چشای خوشگلش باشه بریم
*+ هوراااااا
&_😊
_خب من رانندگی میکنم شما دختر ها هم برین عقب
*+ چشم
_خنده) سونگ هو بشین خب اول بگین کجا بریم
*+ شهربازی ( داد)
& ایی کرم کردین
_باشه باشه ا.ت اونقدر به خودت فشار نیار
+ باشه هیچی نشده دوباره به بچه توجه میکنه
_ یاااا ا.ت
+ببشید ( بچگونه ) 😢
_ اوخ قربونت برم بریم بچه ها
۳۰ مین بعدد
+اخ جون رسیدیم
_& خب بریم اون چرخ و فلک
( جیمین یادش رفته بود که ا.ت از چرخ و فلک میترسه )
+فهمیدم یادش رفته پس قبول کردم
*+ باشه
_ سوار شدیم من و سونگ هو باهامتو یه صندلی بودیم
ا.ت و یورا هم توی صندلی چرخ و فلک حرکت کرد که صدای جیغ شنیدم دقت که کردم جیغ ا.ت بود تازه یادم اومد ا.ت میترسه از ارتفاع وایی نه سونگ هووووو
& چیه چیشده
_ ا.ت از ارتفاع میترسه
& چییییی پس چرا الان
_ خیر سرت تو خیلی وقته دوستش باید یادت میموند
& هیی اصلا به من نگفته بود
_ اره باشه اصلا دورمون تموم شد رفتم سمت ا.ت رنگش عین گچ شده بود
* ا.ت جیغ میزد فکر کردم از سر شادیه ولی وقتی پیاده داشت میشد داشت میافتاد که گرفتمش جبمین و سونگ هو اومدن سمتش فهمیدم که ترسیده ( ا.ت )
+خوبم بچه ها
& ا.ت یه بار دیگه حالت خوب نباشه بگی خوبم میزنم تو دهنتا نگاه صورتت عین گچ شده
_ یااا با زن من درست صحبت کن
& الان وقتشه به نظرت رفتارشو دیدی لوس شده هی میگه خوبمولی خوب نیست گریه میکنه دید.....
+ هققق راست میگه ددی من هققق خیلی لوس شدم هققق
* رفتم سمت سونگ هو هییی سونگ هو چرا اینجوری میکنی نگاه گریشو دراوردی
& پشیمون شدم نگاش کردم
_سونگ هو تو...
& ببخشید ا.ت منو ...بیهوش شد نگران شدم روزش خراب شد به خاطر من
_ ا.تتت چی شد افتاده بود بغلم دستمو گذاشتمرو پیشونیش ا.ت قشنگم ا.ت زندگیم عرق کرده بود
& ا.ا.ت ب.بخشید ب.بیدارشو لط.لطفا
_سونگ هو تمومش کن لطفا برو یه اب بگیر
بزریزم رو صورتش
& باشه
* خیلی نگران ا.تبودم
۳۱.۶k
۰۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.