کامدنیابر لبم هرگز نشد اما گذشت

کام دنیا بر لبم هرگز نشد اما گذشت
کس چه میداند چه ها بر ما گذشت

خنده بر لب بغض دنیا خورده ایم
خنده و بغض جهان یک جا گذشت

گوشه ای تسلیم تقدیری که بود
دیگر از من طرح این دعوا گذشت

گر چه آن زیبا گذشت از عشق من
درد عشق زیباست پس زیبا گذشت

سینه ام شهری سونامی دیده است
قایق از دریای طوفان زا گذشت

عکس سلفی های من با بغض خویش
شاعری از کوچه های بی کسی تنها گذشت

عینک خوشبینی ام در قاب سست اعتماد
کام دنیا بر لبم هرگز نشد اما گذشت
دیدگاه ها (۲)

. شیطنت را در سر زلف چموش انداختی طفل بازیگوش خود را روی دوش...

از کنارم رد شدی ، عطرت مرا بی تاب کردیاد گیسو های لرزانت مرا...

نازکن،عیبی ندارد،نازنین تر میشویبا غم این روزهای من عجین تر ...

امشب صدایت باز هم پیچیده در گوشمچون پیچکی پیچیده عشقت دور آغ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط