نیمشب همدم من دیده ی گریان منست
نیمشب همدم من دیده ی گریان منست
ناله ی مرغ شب از حال پریشان منست
در همه عمر دمی خاطر من شاد نبود
گریه انگیز تر از مهر من آبان منست
خنده ها بر لب من بود و کس آگاه نشد
زین همه درد خموشانه که بر جان منست
#_به_بهارم_نرسیدی_به_خزانم_بنگر
که به مویم اثر از برف زمستان منست
غافل از حق شدم و قافله ی عمر گذشت
ناله ام زمزمه ی روح پشیمان منست
گر به سرچشمه ی توحید رسم جاویدم
ورنه هر لحظه ی من نقطه پایان منست
در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت خاموش که او طفل دبستان منست
ناله ی مرغ شب از حال پریشان منست
در همه عمر دمی خاطر من شاد نبود
گریه انگیز تر از مهر من آبان منست
خنده ها بر لب من بود و کس آگاه نشد
زین همه درد خموشانه که بر جان منست
#_به_بهارم_نرسیدی_به_خزانم_بنگر
که به مویم اثر از برف زمستان منست
غافل از حق شدم و قافله ی عمر گذشت
ناله ام زمزمه ی روح پشیمان منست
گر به سرچشمه ی توحید رسم جاویدم
ورنه هر لحظه ی من نقطه پایان منست
در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت خاموش که او طفل دبستان منست
- ۱.۲k
- ۱۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط