آخدا... طرف من باش

میدونی آخدا! من خیلی تلاش کردم تا دونفرمون برنده این بازی سخت باشیم... هیچکس ندونه شما که میدونی...
اگه اون یادش رفته...
اگه حرفامون بین خودمون بوده و حالا اثری ازش نیست...
اگه حالا از اون همه دوستت دارم فقط یه صفحه چت قدیمی برام مونده...
اگه از اون قول و قرارهای عاشقانه اول کار الان خبری نیست...
شما که شاهد بودی... اصلا ویژگی بعضی احساسات دنیا اینه که لازم نیست براش دوتا شاهد معتبر بیاری...
بعضی قول و قرارها رو خودتون گفتید خودم شاهدشم و من کافیم...
ماجرا اینه که شما میدونید من خیلی وقتا کم اوردم...
خیلی وقتا شکستم...
خیلی وقتا تردید و شک افتاد به جونم...
همه این وقتا شما بودی که گفتی محکم باش دختر... من هستم...طرف تو منم...
آخدا من خیلی تلاش کردم اما شاید بعضی بازی ها برای برنده شدن و به انتها رسیدن یه قربانی میخواد...
من نمیخواستم ببازم...
اما اگه راهی نبود جز اینکه یکی ببازه اون یه نفر نباید اون باشه...
اون باید برنده باشه و من تا ته این بازی هرچی دارم میذارم وسط...
آخدا... فقط خیلی سخته... من تنهایی نمیتونم...
میشه دستامو محکم بگیری؟
آخدا! کمکم کن... طرف من باش...
#تراوشات_یک_ذهن_آشفته

#خاص
دیدگاه ها (۱)

فیلم#closer #جـمیـݪ‌_رائـع_‌روعــہ‌_ا...

مشکلات من

عطش مرگ

برباد رفته

گاهی یاد روزی میوفتم که دستاتو رها کردم.. با اینکه تمام بند ...

میرزا کوچک‌خان جنگلی…اسمشون رو هممون شنیدیم ، خیلیامون هم یه...

همه راجب شکست عشقی یا راجب حس یک طرفه میگن..با اینکه حس بدتر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط