حکایت دل من قصه نا نوشته خاطر توست

حکایت دل من، قصه نا نوشته خاطر توست
روشنای‌مهتاب وگرم دلم به‌یاد خاطر توست

ایام می‌گذرد و ‌هنوز به انتظار تو نشسته‌ام
دلم همیشه هواخواه تو و نگاه خیره توست

عطر اقاقی که می‌ پیچد درون خانه‌ ی ما
شمیم‌مستانه‌‌بودن‌درآغوش جاوادانه توست

رودی‌که از حاشیه تو می‌گذرد محبوب است
رسیدن‌به‌‌عشق آرزوی‌من وناز دلبرانه توست

شهره شده دلم به الفت با موج گیسوان یار
نگاه کن که‌تنم غرق‌دریای بی کرانه‌ی توست

غزل‌ های ناب جای به بوسه‌های مست دادند
تمام بیت‌های دلم فدای خم ابروانه‌ی توست

عالم‌همه درشور وشوق گفتن‌کلامی ‌از عشق
شعرم به شیرینی عشق و طعم ترانه توست

گیرم که برف سپید گرفته دل زمستانی من
حکایت دل من ، قصه نا نوشته خاطر توست
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
Https://Telegram.Me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۱۳)

...‍ آمدی تا راحت جانم شوی دل گیر شد قلب ‌دیوانه اسیر ...

...تو همان شاعره مستی و من بسته‌ به تواین‌که ‌ازهجرنوشتی‌شده...

غرق دریای نگاهت هستم و تو نیستی دست‌درزلف‌سیاهت‌هستم وتو...

...چه‌طوفانی است درچشم‌تو چون‌دریای پاییزیچه‌ خوش افتاد عکس ...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

مادر #بهشت من همه #آغوش گرم توستگویی سرم هنوز به #بالین نرم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط