می رویکوزه به دستی و منم تشنه ی آب

می روی،کوزه به دستی و منم تشنه ی آب
چشم بر کوچه ی تو دارم و دل هم ،بی تاب
می زند رقص قدم های تو ، آتش بر دل

رود چشمم شده جاری و تو هم،غرق شتاب
‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

چندیست که در خیالم شعری نگفته دارمدرسینه عاشقم رازی نهفته دا...

سویلدیم دوکتور چالیشما دردیمه درمان اولاجان گَرَک جانان یولو...

پریدم تا ڪه شاید دست از این افڪار بردارمڪجا باید فرود آیم هو...

من از دور دست ها آمده ام، از مزارع گندم، از کرت های جاری، و ...

🌸❤آبی تر از دریا تویی،تنها در این دریا منمچون حس بارانی لطیف...

اینقدر زیبا نخند آیینه جادو می شودساده ی بی شیله پیله پر هیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط