پریدم تا ه شاید دست از این افار بردارم

پریدم تا ڪه شاید دست از این افڪار بردارم
ڪجا باید فرود آیم هوا هم ڪرده انڪارم

زدے با تیر مژگانت مرا در آسمان عشق
سقوطے آتشین دارم به آغوش تو ناچارم
دیدگاه ها (۲)

می روی،کوزه به دستی و منم تشنه ی آبچشم بر کوچه ی تو دارم و د...

چندیست که در خیالم شعری نگفته دارمدرسینه عاشقم رازی نهفته دا...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط