پارت پارت اخر

پارت ۵ (پارت اخر)
پرش زمانی صبح

ات ویو
صبح پاشدم توی بغل نامی بودم
+نامجونا(اروم)
-....
+نامی
+نامجونننننن(داد)
-کوفتتتتت عنتر
+ایش بلدشو


رفتیم پایین صبحونه خوردیم و لباس پوشیدیم رفتیم سر کار

نامی ویو:

امروز میخام به ات در مورد احساساتم بگم
شاید ردم کنه ولی هنوزم داداشش میمونم


پرش زمانی برگشت از کمپانی تو ماشین
-ات
+جونم اوپا
-اگر بگم من تورو مث خاهرم دوس ندارم چی میگی؟
+ینی چی (خنده)
-ینی میخام تو دوس دخترم باشی نه خاهرم میفهمی
+(در حال لود شدن)
-ات من عاشقم نظرت چیه ها تو چی دوسم داری نه عنوان دادش به عنوان یه پارتنر
+ام نامجونا ما خاهر برادریم نمیشه
-میشه ما ناتنی عیم
+خب من قبول کنم مامان و بابا چی
-باهاشون حرف می‌زنیم
-نظرت چی.....

راوی حرفش با بوسه دختر نصفه موند

-توهم
+اوهوم
-دوست دارم بیب
+منم یوبو🩵

پرش زمانی چند ماه بعد
+نامجونا استرس دارم
-یا نداشته باش



راوی :پسر دست دختر گرفت و وارد سالن شدن و همه دست زدن


پرش زمانی :
&شما را زن و شوهر اعلام میکنم=)


میدونم بد شد ولی خو دوستون دارم فلااااااا
دیدگاه ها (۳)

یونگی ویو تو راه برگشت به خونه بودم که نوتیف تقویم اومد وای ...

تک پارتی شایدم دوپارتی جیمینات ۲۰ ساله درون‌گرا وضعیت مالیش ...

پارت۴-هیشش ساکتت+(گریه)راوی نامجون دست ات رو گرفت و بردش تو ...

پارت ۳ ات ویونشسته بودم نامی هم پیش دوستاش بود یه پسره که مع...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۷#

عشق در دل مافیاپارت ۱۲آنچه گذشت: آماده شودم و رفتم پایین که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط