پارت۴
پارت۴
-هیشش ساکتت
+(گریه)
راوی
نامجون دست ات رو گرفت و بردش تو خونه
-چرا گذاشتی نزدیکت شه هااا(عربده)
-چرااا(داد خیلی)
+سرم داد نزن بسه هق من هق اون منو هق بزور برد فکر کردی خودم میخام هق کسی بهم نزدیک شه خودت میدونی بعد از ۱۸ سالگی (بش تجاوز شده ) نزدیک پسری میشم هااا جز تو پسرا که همه بهشون اعتماد داریم هااا؟(داد و گریه)
-ات ...م..من ببخشید من نمیخاستم سرت داد بزنم ببخشید
+هق هق هق
-منو میبخشی
+م..معلومه
-دوست دارم کوچولو حالا بیا برم بخابیم امشبو پیش خودم میخابی فهمیدی؟
+اوهوم:)
-هیشش ساکتت
+(گریه)
راوی
نامجون دست ات رو گرفت و بردش تو خونه
-چرا گذاشتی نزدیکت شه هااا(عربده)
-چرااا(داد خیلی)
+سرم داد نزن بسه هق من هق اون منو هق بزور برد فکر کردی خودم میخام هق کسی بهم نزدیک شه خودت میدونی بعد از ۱۸ سالگی (بش تجاوز شده ) نزدیک پسری میشم هااا جز تو پسرا که همه بهشون اعتماد داریم هااا؟(داد و گریه)
-ات ...م..من ببخشید من نمیخاستم سرت داد بزنم ببخشید
+هق هق هق
-منو میبخشی
+م..معلومه
-دوست دارم کوچولو حالا بیا برم بخابیم امشبو پیش خودم میخابی فهمیدی؟
+اوهوم:)
۵.۲k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.