وقتی که اومد فکر نمیکردم همچین لباسی داره خیلی خوشگل بود

وقتی که اومد فکر نمیکردم همچین لباسی داره خیلی خوشگل بود و رفتیم برون
از زبان می چا
رفتیم بیرون تمام جرعتمو جمع کردمو گفتم
+: جیمین
-: بله
+:شاید احمقانه به نظر برسه ولی
که ماشین وایستاد و منم نگفتم پرسیدم اینجا کجاست
-: بیا بریم از اینجا به بعدشو نمیشه با ماشین رفت
+: باش
و رفتیم
۱۰ دیقه بعد
‌نزدیکای ۱۰ دیقه داشتیم راه میرفتیم که رسیدیم به یه پل زیر پل هم اب بود و خیلی قشنگ بود
-: می چا می خوام یه چیزی بگم الان بهم نمیخواد جواب بدی و میخوام خوب فکر کنی می چا من همیشه وقتی اعصلانی بودم یا راضی بود که تو دلم سنگینی می‌کرد میومدم اینجا بلند داد میزدم و سنگ پرت میکنم و الانم یه راضی هست که باید بگم من تا الان به اینجا راضی رو که میخوام بهت بگم و یه بار به اینجا گفتم میخوام به تو هم اون راضی رو بگم ... می چا من دست دارم ( این می چا من دوست دارم رو داد زد )
من برات میمیرم
+: م
-:نمیخواد الان بگی
+: منم دوست دارم جیمین
-: واقعا
+: اره دوست دارم
دیدگاه ها (۰)

هورا ۲۰۳ تایی شدیم پس امشب دوتا پارت میزارم

کدوم سورت می چا باشه ؟ حتما بگین

از زبان جیمین الان نمیگم و میزارم فردا شاید بگم و رفتم بیرون...

سیلام عزیزانمیخواستم یه چیزی بگم بخون اگه دوست داشتی انجامش ...

وسط یه بازار شلوغ خیلی اتفاقی چشمامون بهم قفل شد... پلک نزد،...

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط