🔶 ۸ سال پیش جایی کار می کردم که مَنیجر (مدیر) بخش یه مرد،
🔶 ۸ سال پیش جایی کار می کردم که مَنیجر (مدیر) بخش یه مرد، ۳۰ و چند ساله، امریکایی سفیدپوست بود. بعد از مدتی متوجه شدم خونه و ماشینش رو از دست داده و پیاده و با اتوبوس میاد سر کار. مدتی خودم با ماشینم می بردمش هتل، با حساب خودم. آخر سر بهش گفتم شما خودت حقوق منو میدی میدونی چقدر درآمد دارم و حقیقتا من از پس هتل دیگه برنمیام.
از اون روز به بعد هر روز بعد از کار میبردمش کنار یه خیابون تا اونجا بخوابه. صبح هم خودش با اتوبوس میومد سر کار. (تایم شب خط اتوبوس نداشت).
یه روز اومدم دیدم یه باکس پیتزا روی میزه گفتم اینو کی خریده؟ گفت مادرم. گفتم خب بعدش؟ الان دو هفته اس تو خیابون می خوابی چیزی نگفت؟ گفت نه، فقط همینو فرستاد. خیلی بهم ریختم گفتم پیتزا فرستاده که تموم شد بعدش تو کارتنش بخوابی؟
خانواده این امریکایی اینقدر پولدار بودن که من به شوخی میگفتم شماها تا دیروز برده داشتید از ثروت زیاد.
هم پول داشتن، هم موقعیت، و هم زندگی شون ذاتا با ثروت گره خورده بود اما یه چیزی رو نداشتن که شما به وضوح در این عکس می بینید. چیزی به اسم خانواده! فرهنگ جمعی و لذت بردن از کنار هم بودن. قدر این جمع ها رو فقط زمانی میدونید که دیگه نداریدش.
#اقتصاد_فرهنگی #خانواده #نابازار
از اون روز به بعد هر روز بعد از کار میبردمش کنار یه خیابون تا اونجا بخوابه. صبح هم خودش با اتوبوس میومد سر کار. (تایم شب خط اتوبوس نداشت).
یه روز اومدم دیدم یه باکس پیتزا روی میزه گفتم اینو کی خریده؟ گفت مادرم. گفتم خب بعدش؟ الان دو هفته اس تو خیابون می خوابی چیزی نگفت؟ گفت نه، فقط همینو فرستاد. خیلی بهم ریختم گفتم پیتزا فرستاده که تموم شد بعدش تو کارتنش بخوابی؟
خانواده این امریکایی اینقدر پولدار بودن که من به شوخی میگفتم شماها تا دیروز برده داشتید از ثروت زیاد.
هم پول داشتن، هم موقعیت، و هم زندگی شون ذاتا با ثروت گره خورده بود اما یه چیزی رو نداشتن که شما به وضوح در این عکس می بینید. چیزی به اسم خانواده! فرهنگ جمعی و لذت بردن از کنار هم بودن. قدر این جمع ها رو فقط زمانی میدونید که دیگه نداریدش.
#اقتصاد_فرهنگی #خانواده #نابازار
۱.۵k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.