شب سیاه ☆
ماه در آغوش شب به خواب می رود
و من هنوز بیدارم
مگر می شود بی تو به خواب رفت
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت ،
با من چه کرده ای ؟!!
هیچ چیز جای خودش نیست
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بی تابانه
بر شانه های سیاه شب
با خیال تو سفر خواهم کرد...
#امیر_وجود
#شعر_نو
#شعر_عاشقانه
و من هنوز بیدارم
مگر می شود بی تو به خواب رفت
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت ،
با من چه کرده ای ؟!!
هیچ چیز جای خودش نیست
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بی تابانه
بر شانه های سیاه شب
با خیال تو سفر خواهم کرد...
#امیر_وجود
#شعر_نو
#شعر_عاشقانه
۲۱.۳k
۱۱ خرداد ۱۴۰۱