عشق گمشده
عشق گمشده
p5
ویو ا.ت
دختره خیلی پررو بود ولی پسره یعنی کیم تهیونگ جذاب بود الکی نبود دخترا روش کراشن بگذریم
رفتم سر ی میز مشغول صحبت با باند های دیگه شدم
چند ساعت گذشت خیلی خسته شدم مهمونی تمام شد سوار ماشین شدم رفتم عمارت رفتم اتاقم دوش 10 مینی گرفتم لباسمو پوشیدم رو تخت دراز کشیدم چشام گرم شد خوابم برد
ویو تهیونگ
دختره بد نبود دیدم رفت سر ی میز دیگه منم رفتم ی میز دیگه مهمونی تموم شد رفتم عمارت دوش گرفتم بعد خوابیدم
ویو صبح
با صدای زنگ موبایلم بیدار شدم
جیمین بود
تهیونگ: هففف
جواب دادم
تهیونگ: الو؟
جیمین : سلام
تهیونگ : سلام
جیمین : سریع بیا شرکت
تهیونگ : چرا؟
جیمین : کیم ا.ت رو یادته؟
تهیونگ : اره
جیمین : میخواد باهامون شریک بشه
تهیونگ : وایسا الان میام شرکت
(تهیونگ و ا.ت ب علاوه ک مافیا هستن شرکت مدلینگ هم دارن ک کسی نمیدونه صاحبش کیه ولی تهیونگ و ا.ت میدونن شرکت مقابلشون صاحبش تهیونگ و ا.ت )
رفتم شرکت
تهیونگ : سلام
اعضا : سلام
جیمین : اومدی
تهیونگ : کجان؟
جیمین : اتاق جلسه
تهیونگ : ok
ا.ت ویو
من شرکت مدلینگ دارم فکر کردم اگه با شرکت کیم تهیونگ همکاری کنیم بد نباشه
نشسته بودم تو اتاق جلسه ک دیدم در باز شد
تهیونگ : سلام
ا.ت : سلام
تهیونگ : درست شنیدم میخواین همکاری کنین؟
ا.ت : بله
تهیونگ : چرا؟
ا.ت: چون باهم رو ی پروژه کار کنیم شاید بد نباشه
تهیونگ : آهوم
و تهیونگ و ا.ت قرارداد بستن
p5
ویو ا.ت
دختره خیلی پررو بود ولی پسره یعنی کیم تهیونگ جذاب بود الکی نبود دخترا روش کراشن بگذریم
رفتم سر ی میز مشغول صحبت با باند های دیگه شدم
چند ساعت گذشت خیلی خسته شدم مهمونی تمام شد سوار ماشین شدم رفتم عمارت رفتم اتاقم دوش 10 مینی گرفتم لباسمو پوشیدم رو تخت دراز کشیدم چشام گرم شد خوابم برد
ویو تهیونگ
دختره بد نبود دیدم رفت سر ی میز دیگه منم رفتم ی میز دیگه مهمونی تموم شد رفتم عمارت دوش گرفتم بعد خوابیدم
ویو صبح
با صدای زنگ موبایلم بیدار شدم
جیمین بود
تهیونگ: هففف
جواب دادم
تهیونگ: الو؟
جیمین : سلام
تهیونگ : سلام
جیمین : سریع بیا شرکت
تهیونگ : چرا؟
جیمین : کیم ا.ت رو یادته؟
تهیونگ : اره
جیمین : میخواد باهامون شریک بشه
تهیونگ : وایسا الان میام شرکت
(تهیونگ و ا.ت ب علاوه ک مافیا هستن شرکت مدلینگ هم دارن ک کسی نمیدونه صاحبش کیه ولی تهیونگ و ا.ت میدونن شرکت مقابلشون صاحبش تهیونگ و ا.ت )
رفتم شرکت
تهیونگ : سلام
اعضا : سلام
جیمین : اومدی
تهیونگ : کجان؟
جیمین : اتاق جلسه
تهیونگ : ok
ا.ت ویو
من شرکت مدلینگ دارم فکر کردم اگه با شرکت کیم تهیونگ همکاری کنیم بد نباشه
نشسته بودم تو اتاق جلسه ک دیدم در باز شد
تهیونگ : سلام
ا.ت : سلام
تهیونگ : درست شنیدم میخواین همکاری کنین؟
ا.ت : بله
تهیونگ : چرا؟
ا.ت: چون باهم رو ی پروژه کار کنیم شاید بد نباشه
تهیونگ : آهوم
و تهیونگ و ا.ت قرارداد بستن
- ۴.۷k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط