دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است

دِلخوشم با غَزلی تازه هَمینم کافی است
تو مرا باز رِساندی به یَقینم کافی است

قانعم بیشتر از این چه بخواهَم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بِنشینم کافیست

گِله ای نیست مَن و فاصله ها هَمزادیم
"گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست"

آسمانی تو ! در آن گُستره خورشیدی کن
من هَمین قَدر که گَرم است زَمینم کافیست

مَن هَمین قَدر که با حال و هَوایت گهگاه
بَرگی از باغچه یِ شعر بِچینم کافیست

فِکر کردن به تو یعنی غَزلی شور انگیز
که هَمین شوق ٬ مَرا خوب ترینم ! کافیست..!
_
توصیفِ لَرزیدَنِ دِل فَقَط اَز زَبانِ مُحمَد_اَرجمَند:
اونجآ که میگه :
" لَبخَندِ تو را دیدَم و بُنیآنِ دِلَم ریخت بِهَم...!
_
 بالاتَر اَز دوستَت دارَم چیست..؟!
هَمان مَن تو را بِسیار...♡!
_
#جایَت‌هَمیشه‌دَر‌دِلِ‌مَن‌دَرد‌میکُنَد:)!
_
¹⁴⁰⁰/⁷/²
¹⁵:⁵¹
دیدگاه ها (۱)

بزار برات بنویسم..از پاییزایی که رد شدن و تو نبودیاز برگ نار...

چشم وا کردم و دیدم که خدایم "تو شدی"دفتر پر غزل خاطره هایم "...

گر مرا ترک کنی من زغمت می سوزم..آسمان را به زمین جان خودت می...

آرزویی است مَرا در دل ، که رَوان سوزد و جان کاهَد..هَردَم آن...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط