گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم:
غصه نخور خودم جان!
درست می شود!درست می شود!
اگر هم نشد به جهنم...
تمام می شود...
بالاخره تمام می شود...!!!
دیدگاه ها (۱)

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی هاح...

مهربانیت را به دستی ببخش ؛ که می دانی با او خواهی ماند ....و...

******************************* گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــ...

کــاش گاهــی مــَرد بــودممــی شد تنــهاییــم را به خیــابــ...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط