«عشق پولی پارت ۲۲»
«عشق پولی پارت ۲۲»
زنگ خورد
_میخوای برات ی چیزی بگیرم؟
+اوهوم
_اوکی الان سری میام
سذی بوست کردو با خجالت سری رفت ک اون دختره با رفیقاش اومدن تو بهشون اهمیت ندادی و اومدن نزدیکت
#ا.ت میدونی ک میخوام هیونو مال خودم کنم؟
+ولی میدونی ک اون مال منه؟
#ولی من هرچی ک بخوامو بدست میارم
+تو خواب ببینی
#هه کیبینم ک حلقه هم تو دستته الماسه؟
+بهش دست نزن
#نکنه هیون برات خریده؟
+ب تو ربطی نداره
ک یهو گردنتو گرفتو کوبوندت ب دیوار اون دوستاشم نگا میکردن ک کسی نیاد
#یااا پا رو دم من نزار و گرنه بد تموم میشه احتمالا هیون برا خوشگذرونی تورو میخواد و گرنه دختری ب زشتی تورو کی میخواد
گریت گرفته بودو و نمیدونستی ک از حرفای اون خفه شدی یا از فشار دستاش همینجوری ب تحقیرت ادامه میدادو تو قدرت بدنیت پایینه و توان نداری ک بزنیش و هکینجوری تحقیراشو فشار دستش بیشتر میشد التکاس میکردی ک هیون بیادش
+دا......دا...دار.دارم خ.خ.خ....فه ..میشم
#خوب منم میخوام خفت کنم من ی هیولام میدونی چن نفرو تو مدرسه خوردم؟
ویو هیون
داشتم میرفتم ک یهو تو حیاط جیمینو دیدم رفتم سمتش دوباره رفتیم خرید کردیمو اروم داشتیم راه میرفتیم و حرف میزدیم ب کلاس رسیدیم ک یهو بند کفشم باز شد وسیله هارو دادم ب جیمین و کفشامو میبستم(ع/ن در این شانس)بند کفشمو بستم و سری رفتم درو محکم باز شدم و دیدم یکی از پشت در پرت شد پایین انگار درو گرفته بود نگاه انور کردم دیدم ا.ت داره گریه میکنه و دستشو دراز کرده جیمینم اومد تو وسیله هارو انداخت رو صندلی و دویید و دختره رو گرفت منم ا.ت و گرفتم ا.ت از فشار زیاد دستش داشت خفه میشد گردنش کلا قرمز شده بود گریم گرفت
ویو جیمین وقتی ا.ت و تو این حال دیدم ک گردنش قرمزه حالم بد شذ میخواستم دختره رو جر بدم ک نتونستم فقط پرتش کردم
_چیکاررررر میکنیییییییی(اربدههه)
دختره جیمینو شناخت(تو دفتر دیده بودتش)ترسیذه بودو نمیدونست چیکارکنه....
زنگ خورد
_میخوای برات ی چیزی بگیرم؟
+اوهوم
_اوکی الان سری میام
سذی بوست کردو با خجالت سری رفت ک اون دختره با رفیقاش اومدن تو بهشون اهمیت ندادی و اومدن نزدیکت
#ا.ت میدونی ک میخوام هیونو مال خودم کنم؟
+ولی میدونی ک اون مال منه؟
#ولی من هرچی ک بخوامو بدست میارم
+تو خواب ببینی
#هه کیبینم ک حلقه هم تو دستته الماسه؟
+بهش دست نزن
#نکنه هیون برات خریده؟
+ب تو ربطی نداره
ک یهو گردنتو گرفتو کوبوندت ب دیوار اون دوستاشم نگا میکردن ک کسی نیاد
#یااا پا رو دم من نزار و گرنه بد تموم میشه احتمالا هیون برا خوشگذرونی تورو میخواد و گرنه دختری ب زشتی تورو کی میخواد
گریت گرفته بودو و نمیدونستی ک از حرفای اون خفه شدی یا از فشار دستاش همینجوری ب تحقیرت ادامه میدادو تو قدرت بدنیت پایینه و توان نداری ک بزنیش و هکینجوری تحقیراشو فشار دستش بیشتر میشد التکاس میکردی ک هیون بیادش
+دا......دا...دار.دارم خ.خ.خ....فه ..میشم
#خوب منم میخوام خفت کنم من ی هیولام میدونی چن نفرو تو مدرسه خوردم؟
ویو هیون
داشتم میرفتم ک یهو تو حیاط جیمینو دیدم رفتم سمتش دوباره رفتیم خرید کردیمو اروم داشتیم راه میرفتیم و حرف میزدیم ب کلاس رسیدیم ک یهو بند کفشم باز شد وسیله هارو دادم ب جیمین و کفشامو میبستم(ع/ن در این شانس)بند کفشمو بستم و سری رفتم درو محکم باز شدم و دیدم یکی از پشت در پرت شد پایین انگار درو گرفته بود نگاه انور کردم دیدم ا.ت داره گریه میکنه و دستشو دراز کرده جیمینم اومد تو وسیله هارو انداخت رو صندلی و دویید و دختره رو گرفت منم ا.ت و گرفتم ا.ت از فشار زیاد دستش داشت خفه میشد گردنش کلا قرمز شده بود گریم گرفت
ویو جیمین وقتی ا.ت و تو این حال دیدم ک گردنش قرمزه حالم بد شذ میخواستم دختره رو جر بدم ک نتونستم فقط پرتش کردم
_چیکاررررر میکنیییییییی(اربدههه)
دختره جیمینو شناخت(تو دفتر دیده بودتش)ترسیذه بودو نمیدونست چیکارکنه....
۴.۵k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.