شاید اگر به عقب بر میگشتم طور دیگری زندگی میکردم طور دیگ

شاید اگر به عقب بر میگشتم طور دیگری زندگی میکردم، طور دیگری نفس میکشیدم و طور دیگری دنیا را میدیدم.
اگر به عقب بر میگشتم باز هم برای دیدنت می‌آمدم باز هم برای بودنت لحظه شماری میکردم باز هم دلتنگت میشدم اگر به عقب بر میگشتم باز هم دوستت داشتم فقط به رویت نمی‌آوردم، تا همیشه غریبه بمانی آدم از غریبه‌ها انتظاری ندارد...
دیدگاه ها (۲)

.گوشه ی باران را ورق می زنمبه ابر می رسمگوشه ی ابر را ورق می...

عاقبت میبوسمت یک روز در میدان شهرتا بیفتد از لبانم رخنه در ا...

"زندگی" مانند بازی دومینو است... هرگز از افتادن دیگران شاد ن...

اعتماد ساختنش سالها طول میکشد تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ا...

SENARIO :: The Hunters Lave for the Devil :: PART :: 9

فرار من

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁶اروم خندیدم رفتم داخل..... . . . داشتم سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط