ات ویو فردا صبح

ا.ت ویو فردا صبح
چمدونم و برداشتم رفتم فرودگاه سوار هواپیما شدم
هدفونم و گذاشتم آهنگ گوش دادم کم کم خوابم برد که بعد چند ساعت بیدار شدم هواپیما داشت فرود میومد من یه دوست تو بوسان داشتم میتونستم برم پیش اون بهش زنگ زدم که برداشت
ا.ت: الو سلام
هیونجین: چه یادی از ما کردی رفیق قدیمی
ا.ت: شوخی نکن میگم که
هیونجین: موقعی که تو اینطوری هستی میخوای یه خبر بدی بگو
ا.ت: خب من اومدم بوسان
هیونجین: کی اومدی
ا‌ت: همین الان رسیدم
هینوجین: خب میخوای بیای پیشم
ا.ت: خواستم بهت بگم اگر میشه بیام
هیونجین : تا کی هستی بوسان
ا.ت: فک کنم تا همیشه
هیونجین: اینکه خوبه باهم میریم بیرون و این چیزا خوب وایسا تو فرودگاهی
ا.ت: آره
هیونجین: خوب الان میام دنبالت اوکی
ا.ت: باش
منتظر وایسادم تا بیاد همش داشتم اطراف نگاه میکردم
هیونجین: دنبال کسی میگردی خانم خوشگله
ا.ت: هیونجین سلام
هیونجین: سلام خب بیا بریم تا خونمو بهت نشون بدم
ا.ت: باشه
بعد از چند مین رسیدیم خونشون ولی خیلی بزرگ بود بهم گفت برم تو اون اتاق که رو به روی اتاق خودشه واییییییییییی سلیقش شبیه خودمه
دیدگاه ها (۰)

اتاق ا.ت

ا.ت: هیونجین سلیقت شبیه منههیونجین: میدونم ا.ت: اوکی من میگر...

ا.ت ویورسیدن خونه امروز نرفتم مدرسه آنقدر گریه کردم که خوابم...

ا.ت ویوبهوش اومدم که دیدم تو یه دونه اتاقم دست و پام و بستن...

تکپارتی اسمات کوک درخواستی

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط