فیک مربی بوکس من
فیک مربی بوکس من
پارت ۱۷
+بلند شدم رفتم قرص آرام بخشمو پیدا کردم یکی ازش خوردم....بعد از چند دقیقه حالم بهتر شد....رفتم پایین ظرفا رو جمع کرده بود.....بقیه غذا رو گذاشته بود توی یخچال...رفتم توی حیاط روی چمن ها نشستم خیلی حالم و خوب کرد....روی چمن ها دراز کشیدم وچشمام و بستم....بعد روزایی که توی ایران بودم با آبجیم اسکل بازی درمیآوریم فکر میکردم دلم واسش تنگ شد.....با صدایی از بالا سرم چشمام و باز کردم....
_از اینجا پاشو سرده برای تو که مریضی خوب نیست
+باشه.....بلند شدم و نشستم روی چمن ها
_بلند شو بریم توی خونه سرده
+نه من میخوام بمونم
_دل درد میگیری
+نه نمیگیرم
_باشه....رفت توی خونه
+بعد چند دقیقه خوابم برد خیلی خسته بودم رفته بودیم خرید بعدش غذا درست کردن.....کلا خیلی خسته شده بودم.....
_با پتو اومدم بیرون که دیدم خوابش برده....پتو و دورش پیچیدم....بعدش براید استایل بغلش کردم.....بردمش توی اتاق و گذاشتمش روی تخت....خودم هم رفتم بغلش خوابیدم....مثل یه عروسک خوابیده بود....داشتم نگاش میکردم که خودمم خوابم برد......
+بیدار شدم دیدم ساعت۴ بعد از ظهره....فهمیدم حدود ۳ ساعت خوابیدم...یهو دیدم کوک عین یه پسر بچه بغلم خوابیده....
+کوک.....
_.....
+خرگوش کوچولو
_بله(خوابالود)
+بلند شو ۳ ساعته خوابیدیم....نشست سرجاش.....
_باشه...اوه یه چیزی ا/ت...
+جانم؟
_امشب برادرام دعوتمون کردن بار ....میای بریم؟
+آره حتما
_خب پس ساعت شیش آماده باش
+اوکی...خیمه زد روم
_نمیخوای بهم بوس بدی؟
+کوتاه بوسیدمش....اینم بوس
_نه دیگه اینجوری نه.....شروع کردم به بوسیدنس بعد از ۱۰ دقیقه جداشدیم... دوتامون نفس نفس میزدیم.....
دوتا پارت گذاشتم ببخشید اگه فعالیت ها کمه بخاطر امتحانا دارم جر میخورم
پارت ۱۷
+بلند شدم رفتم قرص آرام بخشمو پیدا کردم یکی ازش خوردم....بعد از چند دقیقه حالم بهتر شد....رفتم پایین ظرفا رو جمع کرده بود.....بقیه غذا رو گذاشته بود توی یخچال...رفتم توی حیاط روی چمن ها نشستم خیلی حالم و خوب کرد....روی چمن ها دراز کشیدم وچشمام و بستم....بعد روزایی که توی ایران بودم با آبجیم اسکل بازی درمیآوریم فکر میکردم دلم واسش تنگ شد.....با صدایی از بالا سرم چشمام و باز کردم....
_از اینجا پاشو سرده برای تو که مریضی خوب نیست
+باشه.....بلند شدم و نشستم روی چمن ها
_بلند شو بریم توی خونه سرده
+نه من میخوام بمونم
_دل درد میگیری
+نه نمیگیرم
_باشه....رفت توی خونه
+بعد چند دقیقه خوابم برد خیلی خسته بودم رفته بودیم خرید بعدش غذا درست کردن.....کلا خیلی خسته شده بودم.....
_با پتو اومدم بیرون که دیدم خوابش برده....پتو و دورش پیچیدم....بعدش براید استایل بغلش کردم.....بردمش توی اتاق و گذاشتمش روی تخت....خودم هم رفتم بغلش خوابیدم....مثل یه عروسک خوابیده بود....داشتم نگاش میکردم که خودمم خوابم برد......
+بیدار شدم دیدم ساعت۴ بعد از ظهره....فهمیدم حدود ۳ ساعت خوابیدم...یهو دیدم کوک عین یه پسر بچه بغلم خوابیده....
+کوک.....
_.....
+خرگوش کوچولو
_بله(خوابالود)
+بلند شو ۳ ساعته خوابیدیم....نشست سرجاش.....
_باشه...اوه یه چیزی ا/ت...
+جانم؟
_امشب برادرام دعوتمون کردن بار ....میای بریم؟
+آره حتما
_خب پس ساعت شیش آماده باش
+اوکی...خیمه زد روم
_نمیخوای بهم بوس بدی؟
+کوتاه بوسیدمش....اینم بوس
_نه دیگه اینجوری نه.....شروع کردم به بوسیدنس بعد از ۱۰ دقیقه جداشدیم... دوتامون نفس نفس میزدیم.....
دوتا پارت گذاشتم ببخشید اگه فعالیت ها کمه بخاطر امتحانا دارم جر میخورم
۱۶.۶k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.