عاشقانه های قدیمی قشنگ تر بود
عاشقانه های قدیمی قشنگ تر بود...
به بهونه تلفن عمومی هم که شده بود میرفتن تو صف وایمیسادن یواشکی صدای دلبرُ گوش میکردن ؛ یا ظرف آش نذری بهونه دیدن یار میشد.
دیگه نه تلفن ها عمومیه نه کسی توی ظرف آش میده واسه همینم کم کم عشق ها شبیه شارژ گوشی و ظرفای یه بار مصرف شد.
دیگه نه کسی کِرشمه زُلفِ یار میبینه ؛ نه اون غَمزه نگاه های قایمکی سر کوچه رو ؛ نه لوندی چادر های گل گلی رو .
حالا کِرشمه ها شده عکسای پروفایل و غمزه شده دیر جواب دادن پیام ها و لوندی هم شده چند تا گیف سکسی.
گمونم نسل ما از عشق فروغ و شهریار فقط باید شعراشو بخونه
وگرنه من یار حریفی نمی بینم در این دوران...
به بهونه تلفن عمومی هم که شده بود میرفتن تو صف وایمیسادن یواشکی صدای دلبرُ گوش میکردن ؛ یا ظرف آش نذری بهونه دیدن یار میشد.
دیگه نه تلفن ها عمومیه نه کسی توی ظرف آش میده واسه همینم کم کم عشق ها شبیه شارژ گوشی و ظرفای یه بار مصرف شد.
دیگه نه کسی کِرشمه زُلفِ یار میبینه ؛ نه اون غَمزه نگاه های قایمکی سر کوچه رو ؛ نه لوندی چادر های گل گلی رو .
حالا کِرشمه ها شده عکسای پروفایل و غمزه شده دیر جواب دادن پیام ها و لوندی هم شده چند تا گیف سکسی.
گمونم نسل ما از عشق فروغ و شهریار فقط باید شعراشو بخونه
وگرنه من یار حریفی نمی بینم در این دوران...
- ۱۰.۶k
- ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط