#ماه_بنفشم

#Maah_Banafsham

#part65

+ارسلان بیا تو استراحت بکن من برات غذا درست کنم
_باش،کنترلو میدی؟؟
+اره بیا نفصم،چیزی خواستی صدام کن باشه؟؟
_باشههه چقدر هول ‌و نگرانیییی
+جای من نیستی نمیتونی درک کنی
بعد این حرفش رفت تو اشپزخونه
خیلی خسته بودم برای همین خوایدم
«3 hour later»
+ارسلان؟؟
+ارسلانم پاشو سوپتو بخور بعدش باید قرص بخوری
_دیانا بزار بخوابمم
+پاشو غذات و قرصتو بخور بعد دوباره بخواب
از خواب پاشدم که دیدم دیانا کنارم رو مبل نشسته
_سلامم(لبخند)
+سلام عزیزم بیا غذاتو بخور
_دیانا تو به این میگی غذا؟؟کجای منو سیر میکنه؟؟(پوکر)
+بگیر بخور غر نزن
_نمیخورم
+لج نکن دیگه
_نمیخام،یه غذای درست و حصابی درست میکردی نه سوپ😒
همینجوری داشتم غر میزدم که ارسلان قاشقو گذاشت تو دهنم
+بجای غر غر کردن غذاتو بخوری بد نیستا
بزور دیانا یه چندتا قاشق سوپ داد خوردم
_بسههه دیگه نمیخورم
+این قاشق اخریشه،دهنتو وا کن
_اخیش بالاخره تموم شد
+بیا قرصاتم بخور بعدش بگیر بخواب....
دیدگاه ها (۰)

#ماه_بنفشم

#ماه_بنفشم

#ماه_بنفشم

#ماه بنفشم

تک پارتی ریندو گوشیمو برداشتم تا به ریندو زنگ بزنم بعد چندرو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط