پارت 63
#پارت_63
(ارشام )
کارم کلی طول کشید ، دستمو گذاستم روی چشمام ، دلم برا ایتکو غر غراش تنگ شد ...
گوشبو برداشتم که بهش زنگ بزنم ، یهو شمارشو روی گوشیم دیدم .... لبخندی رو لبم نشستم
- سلام عشق من ، حالت چطوره ، اخ ایتک همین الا اومدم بهت زنگ بزنم که خودت زدی ....
+ عوووو چه یه نفس حرف میزنی پسر گل ، دلت ایتک جونتو میخواست ...
- تو ؟
+ من همونیم که فرستادینم زندان ، یادته ، اون سب که با ایتک جون فیلم ترسناک میدیدی ....
- توی عوضی ،،،، ایتک کجاس ...
+ نگران نباش حالش خوبه خوبه ... ول بد میشه حالش اگ عشقش واسه نجاتش نیاد. نه ؟
- عجب ادمی هستی تو ، کدوم گویی ادرسو بفرست
+ به به عجی عشقی ، تنها بیا بدون هیچ کسی وگرنه ایتک بی ایتک ... بدو بدو مرد عاشق ( خنده )
گوشیو غط کردم ، ادسو واسم پیامک کرد .. نمتونستم بهشون اعتماد کنمو تنها برم اونجا ... به امیر محافظم زنگ زدمو قضیه رو گفتم....
قرار شد هر وقت اوضاع خراب شد حمله کنن ...
سوار ماشین شدمو با تمام سرعت رفتم سمت ادرس ... ایتک روی یه صندلی دست و پا بسته بود ... و اون لاشیی که هنوز اسمشو نمدونستمم روبه روش نشسته بودو صورتشو نوازش میکرد ...
- ازش فاصله بگیر لا..شی ( داد )
+ اوخ اوخ عاشق دل خسته رسید ( خنده)
- چی میخوای عو..ضی
+ زانو بزن بدو ، التماس کن ، بدو غلط کردی ... بگو گوه خوردی ، هر وقت التماس کردی اون وقت منم ازادش میکنم ...
یه پسره داشت فیلم میگرفت ... میخواستن ابروی منو ببرن ... کثاف..تا
+ زانو نمیزنی ؟ الهی میبینی ایتک جون عشقت واسه خاطر تو حاضر نیست زانو بزنه ...
ایتک میخواست حرف بزنه اما دهنشو بسته بودن ... پسره دهنشو باز کرد ... که صدای ایتک توی فضا پیچید
× نکن ارشامممم نکننننن من بمیرم بهتره تا تو التماس این بدرد نخورو کنی .... ارشامممم ( فریاد )
دیگه نزاشتن حرف بزنه و اون عوضی یکی خوابوند زیر گوشش ... رفتم سمتش که بزنمش ... یهو اسل...حه رو گذاشت رو سر ایتک ....
مجبور شدم برم عقب ...
(ارشام )
کارم کلی طول کشید ، دستمو گذاستم روی چشمام ، دلم برا ایتکو غر غراش تنگ شد ...
گوشبو برداشتم که بهش زنگ بزنم ، یهو شمارشو روی گوشیم دیدم .... لبخندی رو لبم نشستم
- سلام عشق من ، حالت چطوره ، اخ ایتک همین الا اومدم بهت زنگ بزنم که خودت زدی ....
+ عوووو چه یه نفس حرف میزنی پسر گل ، دلت ایتک جونتو میخواست ...
- تو ؟
+ من همونیم که فرستادینم زندان ، یادته ، اون سب که با ایتک جون فیلم ترسناک میدیدی ....
- توی عوضی ،،،، ایتک کجاس ...
+ نگران نباش حالش خوبه خوبه ... ول بد میشه حالش اگ عشقش واسه نجاتش نیاد. نه ؟
- عجب ادمی هستی تو ، کدوم گویی ادرسو بفرست
+ به به عجی عشقی ، تنها بیا بدون هیچ کسی وگرنه ایتک بی ایتک ... بدو بدو مرد عاشق ( خنده )
گوشیو غط کردم ، ادسو واسم پیامک کرد .. نمتونستم بهشون اعتماد کنمو تنها برم اونجا ... به امیر محافظم زنگ زدمو قضیه رو گفتم....
قرار شد هر وقت اوضاع خراب شد حمله کنن ...
سوار ماشین شدمو با تمام سرعت رفتم سمت ادرس ... ایتک روی یه صندلی دست و پا بسته بود ... و اون لاشیی که هنوز اسمشو نمدونستمم روبه روش نشسته بودو صورتشو نوازش میکرد ...
- ازش فاصله بگیر لا..شی ( داد )
+ اوخ اوخ عاشق دل خسته رسید ( خنده)
- چی میخوای عو..ضی
+ زانو بزن بدو ، التماس کن ، بدو غلط کردی ... بگو گوه خوردی ، هر وقت التماس کردی اون وقت منم ازادش میکنم ...
یه پسره داشت فیلم میگرفت ... میخواستن ابروی منو ببرن ... کثاف..تا
+ زانو نمیزنی ؟ الهی میبینی ایتک جون عشقت واسه خاطر تو حاضر نیست زانو بزنه ...
ایتک میخواست حرف بزنه اما دهنشو بسته بودن ... پسره دهنشو باز کرد ... که صدای ایتک توی فضا پیچید
× نکن ارشامممم نکننننن من بمیرم بهتره تا تو التماس این بدرد نخورو کنی .... ارشامممم ( فریاد )
دیگه نزاشتن حرف بزنه و اون عوضی یکی خوابوند زیر گوشش ... رفتم سمتش که بزنمش ... یهو اسل...حه رو گذاشت رو سر ایتک ....
مجبور شدم برم عقب ...
۳.۱k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.