عشق در نگاه اول

عشق در نگاه اول....


پارت ۱۰🪄


که یهو در باز شد و جیهوپ اومد داخل همراهش هم تمین اومد...

÷جیمینیییییی
=جیمینیییییی چت شد خوبیییی رنگو روت پریده کی این بلا رو سرت آورد هاااا زود باش بگووووو
_ارومممم تمین اروممم باششش
=هوففف باش ت‌ اینجا چیکار میکنی مین یونگی
×خب من کتکش زدم و بعد خب پشیمونم(سر به زیر)
=چییییییی تویه عوضی بچه ی منو زدیییی(حمله به سمت یونگی بیچاره بچم)

که جیمین جلوشو گرفت....

_اروممم باش تمین اشکال نداره منو زده دیگه حالا چیشدددد بابا اااا
=توی عوضی یه بار دیگه انگشتت بخوره بهش تیکه تیکت میکنم فهمیدی(نفس نفس زدن)

یونگی رو که دیدم که مثل جنگجو ها گارد گرفته پوکیدم از خنده....

÷وا جیمین چرا میخندی
=جیمینیییییی دیوونه شدی بیاه ببین به جز صدمه زدن بهش دیوونش هم کردی
_واییییی قیافتو یونگیییی(بچم ار خنده ی زیاد اشکاش دراومد)

ویو یونگی...
وقتی برای اولین بار اسممو از دهنش شنیدم خیلی خوشحال شدم....

yona_park
دیدگاه ها (۰)

عشق در نگاه اول....پارت ۱۱🪄ویو جیمین...وقتی لبخندشو دوباره د...

عشق در نگاه اول....پارت ۱۲🪄که در باز شد و هردو به شخصی که او...

عشق در نگاه اول....پارت ۹🪄ویو یونگی...که دیدم بیهوش شد و افت...

عشق در نگاه اول....پارت ۸🪄که دیدم یکی اومد سمتم و دستمو کشید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط