عشق در نگاه اول
عشق در نگاه اول....
پارت ۱۲🪄
که در باز شد و هردو به شخصی که اومد تو نگاه کردن
_داداشششش
×داداش
هردو به هم نگاه کردن...
(همونطور که تو معرفی گفتم تهیونگ برادر جیمین و جونگکوک برادر یونگی هست حالا سکته نزنین بریم ادامه ی فیک)
تهیونگ رو با ک/ت
و جونگکوک رو با ج/ج نشون میدم
_داداش کی برگشتی
ک/ت همین دیروز از فرانسه برگشتم شنیدم حالت خوب نیس برای همین اومدم بهت سر بزنم که این کنه با بدو بدو داشت میومد سمت همین اتاق و خورد به من بعد دیگه اومدیم تو
_واو عجب آشنایی
×هم تو اینجا چیکار میکنی داداش
ج/ج (نفس نفس زدن) وای مامان باز گفت تو مدرسه خرابکاری کردی گفت بیام دنبالت که با این آقا برخوردم
×اها خو حالا دیدی برو دیگه
ج/ج هاااااا من این راه اومدم به من میگی برم بچهههه
×من بچم یا تو اسکل من ۳ سال ازت بزرگترم هاااا به من توهین نکن
ج/ج ایش باشه
=واییییی بسه دیگه سه ساعته دارین دعوا میکنین ایش گمشین بیرون جیمینم حالش خوب نیس
_تمین اروم برادم بزرگتر از خودمونه باید احترامشو نگه داریم
=ایششش باش ببخشید تهیونگ
ک/ت اشکال نداره
ک/ت خب من دیگه میرم کاری چیزی کع ندارین
_نه مرسی قربونت برم خدافسسس
ج/ج وایسا منم بیام نمیخوام پیش این سامورایی وایسم
و تهیونگ و جونگکوک رفتن بیرون...
=خیلی به هم میان(نیشخند)
÷وایسا تهیونگ که الفاس و جونگکوک چی
×امگاس
÷دیگه بهتر از این نمیشه کاملا به هم میان
=دقیقااااا
و دستاشون رو به هم کوبیدن...
و جیهوپ و تمین هم رفتن بیرون...
×به نظر من هم اینا خیلی به هم میان
_اتفاقا تو این چند سال دوستی امیدم به کاپل اینا بوده(خنده)
×خندت خوشگله
_آها مرسی تو هم همینطور(لبو شدن)
yona_park
پارت ۱۲🪄
که در باز شد و هردو به شخصی که اومد تو نگاه کردن
_داداشششش
×داداش
هردو به هم نگاه کردن...
(همونطور که تو معرفی گفتم تهیونگ برادر جیمین و جونگکوک برادر یونگی هست حالا سکته نزنین بریم ادامه ی فیک)
تهیونگ رو با ک/ت
و جونگکوک رو با ج/ج نشون میدم
_داداش کی برگشتی
ک/ت همین دیروز از فرانسه برگشتم شنیدم حالت خوب نیس برای همین اومدم بهت سر بزنم که این کنه با بدو بدو داشت میومد سمت همین اتاق و خورد به من بعد دیگه اومدیم تو
_واو عجب آشنایی
×هم تو اینجا چیکار میکنی داداش
ج/ج (نفس نفس زدن) وای مامان باز گفت تو مدرسه خرابکاری کردی گفت بیام دنبالت که با این آقا برخوردم
×اها خو حالا دیدی برو دیگه
ج/ج هاااااا من این راه اومدم به من میگی برم بچهههه
×من بچم یا تو اسکل من ۳ سال ازت بزرگترم هاااا به من توهین نکن
ج/ج ایش باشه
=واییییی بسه دیگه سه ساعته دارین دعوا میکنین ایش گمشین بیرون جیمینم حالش خوب نیس
_تمین اروم برادم بزرگتر از خودمونه باید احترامشو نگه داریم
=ایششش باش ببخشید تهیونگ
ک/ت اشکال نداره
ک/ت خب من دیگه میرم کاری چیزی کع ندارین
_نه مرسی قربونت برم خدافسسس
ج/ج وایسا منم بیام نمیخوام پیش این سامورایی وایسم
و تهیونگ و جونگکوک رفتن بیرون...
=خیلی به هم میان(نیشخند)
÷وایسا تهیونگ که الفاس و جونگکوک چی
×امگاس
÷دیگه بهتر از این نمیشه کاملا به هم میان
=دقیقااااا
و دستاشون رو به هم کوبیدن...
و جیهوپ و تمین هم رفتن بیرون...
×به نظر من هم اینا خیلی به هم میان
_اتفاقا تو این چند سال دوستی امیدم به کاپل اینا بوده(خنده)
×خندت خوشگله
_آها مرسی تو هم همینطور(لبو شدن)
yona_park
- ۳.۴k
- ۰۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط