یک روز دست خودم را می گیرم
یک روز دست خودم را می گیرم
می برم به ناکجا ؛
جایی که سایه ی
هیچ عابری هم نباشد
چه برسد به تو !
یک روز دست خودم را می گیرم
می برم تا ناکجا؛
جایی که عشق
هزارسال بعد هم گذرش
آن طرف ها نیافتد !
یک روز می روم
و از تو تنها زخم هایت
را به یادگار می برم
و ذره ای کافور
که به روحِ مُرده ام بزنم !
یک روز می روم
و تو از پشت کاخِ غرورت
به پاهایی نگاه می کنی
که محکم قدم برمی دارند
و موهایی که مثل
تازه اعدام شده ای
از دار آویزانند
و تکان تکان می خورند
و
زنی را می بینی
که دیگر از همه چیز بریده
حتی از خودش
که می داند
پیش تو جا مانده !
#مریم_گلپور
می برم به ناکجا ؛
جایی که سایه ی
هیچ عابری هم نباشد
چه برسد به تو !
یک روز دست خودم را می گیرم
می برم تا ناکجا؛
جایی که عشق
هزارسال بعد هم گذرش
آن طرف ها نیافتد !
یک روز می روم
و از تو تنها زخم هایت
را به یادگار می برم
و ذره ای کافور
که به روحِ مُرده ام بزنم !
یک روز می روم
و تو از پشت کاخِ غرورت
به پاهایی نگاه می کنی
که محکم قدم برمی دارند
و موهایی که مثل
تازه اعدام شده ای
از دار آویزانند
و تکان تکان می خورند
و
زنی را می بینی
که دیگر از همه چیز بریده
حتی از خودش
که می داند
پیش تو جا مانده !
#مریم_گلپور
۷.۳k
۱۱ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.