.
.
چهار ماه پیش بود که بهش گفتم دوستت دارم
اون هم گفت دوستت دارم...
ولی یکم دیرتر
همیشه به این فکر میکردم که عاشقش کنم، کاری کنم که بیشتر از هرکی تو زندگیش من رو دوست داشته باشه
جوری شده بود که هروقت اسم من هرجا میومد ، اسم اون اولین اسمی بود که توی ذهن هرکسی میومد و برعکس...
مثل وقتی که اسم مجنون میاد ، اولین اسمی که به یاد همه میاد لیلیه...
هرکاری میشد میکردم
اون هم هرکاری که میتونست انجام میداد..
شب بخیر هایی که آخرین پیاممون بود و صبح بخیری که اولین پیامِ توی گوشی بود...
یک روز صبح که از خواب بیدار شدم با خودم فکر کردم که من چرا این دختر رو دوست دارم؟ چیشد که عاشق شدم و اون رو هم عاشق خودم کردم؟
کم کم این فکر و سوال ها توی ذهنم بیشتر شد
دیگه فقط زشتی هاش رو میدیدم
هرکاری میکرد بهونه میگرفتم تا دیگه باهاش صحبت نکنم
همش جنگ و بحث و دعوا...
۴ ماه بیشتر نگذشته بود که فهمیدم من دوستش ندارم
عاشقش نیستم
من اون رو فقط از سرِ بی پناهی تویِ عشق، از سر تنهایی و بی حوصلگی دوست دارم...
من اون رو عاشق کردم و پَسش زدم، درست کاری که با من شده بود...
حالا شاید اون هم بعدِ من همین کار رو کنه
اشتباهی کسی رو دوست داشته باشه
اشتباهی عاشق شه و عاشق کنه...
کاش توی انتخاب هامون، توی عشقمون ، بیشتر دقت کنیم و قبل از گفتنِ دوستت دارم ، فکر کنیم ... مهلت بدیم تا ببینیم عشقه یا عادت یا بی کسی و یا هوس...
عشق مقدسه...
خرابش نکنیم... #امیرحسین_سرمنگانی
.
چهار ماه پیش بود که بهش گفتم دوستت دارم
اون هم گفت دوستت دارم...
ولی یکم دیرتر
همیشه به این فکر میکردم که عاشقش کنم، کاری کنم که بیشتر از هرکی تو زندگیش من رو دوست داشته باشه
جوری شده بود که هروقت اسم من هرجا میومد ، اسم اون اولین اسمی بود که توی ذهن هرکسی میومد و برعکس...
مثل وقتی که اسم مجنون میاد ، اولین اسمی که به یاد همه میاد لیلیه...
هرکاری میشد میکردم
اون هم هرکاری که میتونست انجام میداد..
شب بخیر هایی که آخرین پیاممون بود و صبح بخیری که اولین پیامِ توی گوشی بود...
یک روز صبح که از خواب بیدار شدم با خودم فکر کردم که من چرا این دختر رو دوست دارم؟ چیشد که عاشق شدم و اون رو هم عاشق خودم کردم؟
کم کم این فکر و سوال ها توی ذهنم بیشتر شد
دیگه فقط زشتی هاش رو میدیدم
هرکاری میکرد بهونه میگرفتم تا دیگه باهاش صحبت نکنم
همش جنگ و بحث و دعوا...
۴ ماه بیشتر نگذشته بود که فهمیدم من دوستش ندارم
عاشقش نیستم
من اون رو فقط از سرِ بی پناهی تویِ عشق، از سر تنهایی و بی حوصلگی دوست دارم...
من اون رو عاشق کردم و پَسش زدم، درست کاری که با من شده بود...
حالا شاید اون هم بعدِ من همین کار رو کنه
اشتباهی کسی رو دوست داشته باشه
اشتباهی عاشق شه و عاشق کنه...
کاش توی انتخاب هامون، توی عشقمون ، بیشتر دقت کنیم و قبل از گفتنِ دوستت دارم ، فکر کنیم ... مهلت بدیم تا ببینیم عشقه یا عادت یا بی کسی و یا هوس...
عشق مقدسه...
خرابش نکنیم... #امیرحسین_سرمنگانی
.
۵۰.۶k
۰۹ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.