مردها

مردها
نمیدانم از کدام سیّاره آمده اند!
امّا از هر کجا که آمده اند خوب است که هستند ..
که ته مایه بازوانشان ، امنیت است ، که ته صدایشان بَم است و آرامش میدهد ، که ابهت دارند تا تکیه گاه شَوند ، که حافظه شان کوتاه مُدت است و زود یادشان میرود ...
که جنس قَلبشان مخملی است ...
که آغوشِشان تمام ترس ها را بلد است حل کند ،
که جِنسشان بیشتر از پیچیدگی ، صاف و سادگیست ..
که دلشان گرم به لبخند جنس زن است ..
که بَلدند تمام خستگی شان را تَه فنجان چای زن جا بگذارند...
خوب است که هَستند و دُنیا ، به این محکم های مُقتدر اخموهای خوش قَلب نیازمند است...
اگر نبودند ، چه کسی میخواست این همه حس خواستنی بودن را به جنس زَن بدهد ؟!
چه کسی میخواست خَریدار این همه ناز و دلبَری بشَود ؟!
این محکم های مقتدر ، این مَغرورهای خوش قلب ، خوب است که هستند...
از هَر کجا که آمدند ، خوش آمدند...
دیدگاه ها (۶)

ببخش خودت را برایِ تمامِ راه های نرفتهبرایِ تمامِ بی راه های...

وقتی حال حالت ناخو ش است؛ باید به حال دیروز مرثیه ی حسرت گفت...

دلم را از سرِ راه نیاورده ام سرِ راهِ هرکس و ناکسی بگذارمو ب...

بیـن ایـن همہ #راهڪه پیـش روے مـن قرار دارد...دلم میـخواهد #...

مین جی همراه میون‌شی به شدت بلند خندیدن نه از ته قلبش نه از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط