87/مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
87/مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
حضرت ابوالفضل از دیدگاه معصومین (ع )
مقدمتا مضمون روایتی را که در مستدرک الوسائل و مقتل خوارزمی آمده است نقل می کنیم که : حضرت ابوالفضل در دوران کودکی در کنار پدرش امیرالمؤ منین علیه السلام نشسته بود آن حضرت به قیافه ابوالفضل تماشا می نمود خواست با او با زبان کودکی حرف بزند فرمود فرزندم بگو یکی ! ابوالفضل گفت یکی . سپس فرمود بگو دوتا ! عرضه داشت پدرجان شرم دارم با زبانی که یکی گفتم بگویم دوتا . امیرمؤمنان چون این جمله را از فرزند کوچک و عزیزش شنید به آغوشش کشید و او را بوسید.
پس از این مقدمه به نقل بیان سه تن از معصومین درباره آن حضرت می پردازیم :
1- امام صادق علیه السلام درباره حضرت ابوالفضل چنین می گوید :
((عموی ما عباس تیزبین و دارای ایمان محکم و ثابت بود و در کنار برادرش حسین جهاد نمود و با بهترین وجهی از عهده امتحان برآمد و با شهادت به عالم آخرت منتقل گردید))
و باز امام صادق علیه السلام در زیارتی که به ابوحمزه ثمالی تعلیم فرموده می فرماید:
((شهادت می دهم که تو وظیفه نصیحت و امر به معروف را در حد کامل انجام دادی و در این راه آخرین تلاش خود را به کار بستی ، شهادت می دهم که ضعف و سستی و ترس و واهمه به خود راه ندادی و راهی (شهادت ) را که انتخاب کردی از روی بصیرت و بینش بود که بر صالحان اقتدا و از پیامبران پیروی نمودی ))
2- ابوحمزه ثمالی می گوید : روزی چشم علی بن الحسین به عبیداللّه فرزند عباس بن علی افتاد اشک آن حضرت سرازیر گردید آنگاه چنین فرمود : جنگ احد و جنگ موته از سخت ترین روزهای زندگی پیامبر به شمار می آید چون در جنگ احد عمویش حمزه و در جنگ موته پسرعمویش جعفر بن ابی طالب به شهادت رسیدند ولی روز (عاشورا))ی حسین سخت تر از اینها بود ؛ زیرا در روز عاشورا حسین بن علی را سی هزار نفر در محاصره خویش قرار دادند که همه آنان خود را مسلمان انگاشته و با ریختن خون فرزند پیامبر به پیشگاه خدا تقرب می جستند و حسین آنان را هرچه موعظه و نصیحت فرمود مؤثر واقع نگردید و از راه ظلم و ستم به شهادتش رسانیدند .
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#عاشورا#زیارت_عاشورا#
حضرت ابوالفضل از دیدگاه معصومین (ع )
مقدمتا مضمون روایتی را که در مستدرک الوسائل و مقتل خوارزمی آمده است نقل می کنیم که : حضرت ابوالفضل در دوران کودکی در کنار پدرش امیرالمؤ منین علیه السلام نشسته بود آن حضرت به قیافه ابوالفضل تماشا می نمود خواست با او با زبان کودکی حرف بزند فرمود فرزندم بگو یکی ! ابوالفضل گفت یکی . سپس فرمود بگو دوتا ! عرضه داشت پدرجان شرم دارم با زبانی که یکی گفتم بگویم دوتا . امیرمؤمنان چون این جمله را از فرزند کوچک و عزیزش شنید به آغوشش کشید و او را بوسید.
پس از این مقدمه به نقل بیان سه تن از معصومین درباره آن حضرت می پردازیم :
1- امام صادق علیه السلام درباره حضرت ابوالفضل چنین می گوید :
((عموی ما عباس تیزبین و دارای ایمان محکم و ثابت بود و در کنار برادرش حسین جهاد نمود و با بهترین وجهی از عهده امتحان برآمد و با شهادت به عالم آخرت منتقل گردید))
و باز امام صادق علیه السلام در زیارتی که به ابوحمزه ثمالی تعلیم فرموده می فرماید:
((شهادت می دهم که تو وظیفه نصیحت و امر به معروف را در حد کامل انجام دادی و در این راه آخرین تلاش خود را به کار بستی ، شهادت می دهم که ضعف و سستی و ترس و واهمه به خود راه ندادی و راهی (شهادت ) را که انتخاب کردی از روی بصیرت و بینش بود که بر صالحان اقتدا و از پیامبران پیروی نمودی ))
2- ابوحمزه ثمالی می گوید : روزی چشم علی بن الحسین به عبیداللّه فرزند عباس بن علی افتاد اشک آن حضرت سرازیر گردید آنگاه چنین فرمود : جنگ احد و جنگ موته از سخت ترین روزهای زندگی پیامبر به شمار می آید چون در جنگ احد عمویش حمزه و در جنگ موته پسرعمویش جعفر بن ابی طالب به شهادت رسیدند ولی روز (عاشورا))ی حسین سخت تر از اینها بود ؛ زیرا در روز عاشورا حسین بن علی را سی هزار نفر در محاصره خویش قرار دادند که همه آنان خود را مسلمان انگاشته و با ریختن خون فرزند پیامبر به پیشگاه خدا تقرب می جستند و حسین آنان را هرچه موعظه و نصیحت فرمود مؤثر واقع نگردید و از راه ظلم و ستم به شهادتش رسانیدند .
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#عاشورا#زیارت_عاشورا#
۱.۷k
۰۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.