یک شب که باران شدیدی میبارید

یک شب که باران #شدیدی می‌بارید،

«پرویز شاپور

از «احمد شاملو»پرسید:

چرا اینقدر #عجله داری؟

شاملو گفت:

می ترسم به اخرین اتوبوس #نرسم.

پرویز شاپور گفت: من #میرسونمت.

شاملو پرسید: مگه ماشین داری؟!

شاپور گفت: نه، اما #چتر دارم...!!


«دوست واقعی کسی است که در

#لحظه ای که باید جای دیگری باشد،

به #خاطر شما در کنارتان باشد.»

#شــــــــــــــــبتون-بخیــــــــــر

#دوستـــــــــــــــان.عــــزیـــــز.و.گرامی



@d_f
دیدگاه ها (۴)

گلی دارم به دور از دیدگانمولی مخفی میان #قلب_و_جانمکه گهگاهی...

صباح الخیر مره وللطیبین بعد مره وللغالین علی قلبی الف مرهآمد...

اگر دری میان ما بود،می‌کوفتم؛درهم می ‌کوفتم!اگر میان ما، دیو...

چشمانم را میبندمو پیچک رویایم را در وجودم می خشکانمپای پرنده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط