وای خدا جونم چقد کیوتههه
وای خدا جونم چقد کیوتههه
چطوری دلم اومد این کارو باش کنم
زیر نظرش داشتم ک بعد چن دیقه ی دختری اومد پیشش داشت باش حرف میزد
نمیدونم چرا یکم عصبی شدم
دیدم نشست رو پاش و داشت میبوسیدش
از عصبانیت رگای گردنم بیرون زده بود ولی کاری نکردم
منتظر بودم کارشو تموم کنه ک زنگ خورد اون دختره شمارشو داد ب جونگوو و رفت کلاسش
منم رفتم سالن فقط منتظر بودم جونگوو بیاد ک کار دارم باش (نیشخند)
وارد سالن شد اولش نمیخواستم زیاد بهش محل بدم و زیاد خودمو عصبی نشون بدم
ولی نمیتونستم
وارد ک شد اومد کنارم با عصبانیت بش نگا کردم
دست کردم تو جیبش و شماره ی اون دخترو دروردم
+این چیه
-این....
+دیگه نداری شمارشو
برگه رو همونجا ریز ریز کردم و ب کارم با عصبانیت ادامه دادم
بعد از چند لحظه یکم ب لباش دقت کردم
واقعا خوردنی بودن ولی لباش یکم کبود بود
+چرا لبات کبود (با عصبانیت)
-ام نمیدونم
از اینکه بهم داشت دروغ میگفت عصبانی شدم
-چرا اینو میپرس...
ک ی دفعه محکم بازوشو گرفتمو چسبوندمش ب دیوار
+فک نکن کارایی ک میکنیو من نمیفهمم (اروم ولی عصبانی)
_چکار..
+پریدم وسط حرفش
چرا داشتی اون دختره رو میبوسیدی (داد)
-با استرس
-ب خدا من کاری نکردم خودش این کارو کرد حتی نمیتونستم ازش جدا بشم خیلی محکم داشت این کارو میکرد
+ باش (عصبانی و ناراحت) دستامو از رو بازوهاش برداشتم
و رومو ازش برگردوندم
+ ب هر حال ت ک دوس داشتی
بدتم نیومده بود
-ن اینطور نیست
+ پس چرا هیچ تلاشی نکردی ازش جدا شی ها؟ (داد)
- من واقعا نمیخواستم دیدی ک حتی باهاش همکاری هم نکردم (مظلوم و گوگولی)
+ برگشتم سمتش حولش دادم افتاد رو زمین خودمم افتادم روش و روش خیمه زدم
+نفس نفس میزدم از عصبانیت
+دفه ی اخرت باشه میزاری کسی بت دست بزنه (اروم و عصبانی)
-باشه ولی گفتم ک اون خیلی محکم این کارو انجام میداد حتی نتونستم باش همکاری کن..
+خفهشو (عربده)
پس ک محکم انجام میداد اره (عصبی)
اگه میتونستی باش همکاری میکردی ارهههه(اخرش با داد)
دستمو ناخداگاه گذاشتم رو گردنش و دستمو میکشیدم روش
خب پس ک اینطور دوس داشتی همکاری کنی اگه میتونستی
-ببین وایسا تا برات توضیح بدم
+با اجازه ی کی (با داد) گذاشتی بشینه رو پاهای لاغرو کشیدت
-گفتم ک اتتت بزور اینکارو کر
+ن این ک ت بدت میومد (داد)
خیلی عصبی بودم
- مع.. معذرت میخوا..م
+انگشتمو رو لباش میکشیدم
+گازشونم گرفت؟
-ا..ار..ه
+خیلی بیجا کرد (عصبی)
ت ک وحشی بودی الان چرا نتونستی خودتو از ی ادم ضعیف ک زورتو نداره جدا کنی؟
......... -
+باورم نمیشه. نفس عمیق.
-خیلی محکم این کارو کرد ببخشید
عصبی میشدم وقتی میگفت محکم این کارو میکرد
واسه همین.......
چطوری دلم اومد این کارو باش کنم
زیر نظرش داشتم ک بعد چن دیقه ی دختری اومد پیشش داشت باش حرف میزد
نمیدونم چرا یکم عصبی شدم
دیدم نشست رو پاش و داشت میبوسیدش
از عصبانیت رگای گردنم بیرون زده بود ولی کاری نکردم
منتظر بودم کارشو تموم کنه ک زنگ خورد اون دختره شمارشو داد ب جونگوو و رفت کلاسش
منم رفتم سالن فقط منتظر بودم جونگوو بیاد ک کار دارم باش (نیشخند)
وارد سالن شد اولش نمیخواستم زیاد بهش محل بدم و زیاد خودمو عصبی نشون بدم
ولی نمیتونستم
وارد ک شد اومد کنارم با عصبانیت بش نگا کردم
دست کردم تو جیبش و شماره ی اون دخترو دروردم
+این چیه
-این....
+دیگه نداری شمارشو
برگه رو همونجا ریز ریز کردم و ب کارم با عصبانیت ادامه دادم
بعد از چند لحظه یکم ب لباش دقت کردم
واقعا خوردنی بودن ولی لباش یکم کبود بود
+چرا لبات کبود (با عصبانیت)
-ام نمیدونم
از اینکه بهم داشت دروغ میگفت عصبانی شدم
-چرا اینو میپرس...
ک ی دفعه محکم بازوشو گرفتمو چسبوندمش ب دیوار
+فک نکن کارایی ک میکنیو من نمیفهمم (اروم ولی عصبانی)
_چکار..
+پریدم وسط حرفش
چرا داشتی اون دختره رو میبوسیدی (داد)
-با استرس
-ب خدا من کاری نکردم خودش این کارو کرد حتی نمیتونستم ازش جدا بشم خیلی محکم داشت این کارو میکرد
+ باش (عصبانی و ناراحت) دستامو از رو بازوهاش برداشتم
و رومو ازش برگردوندم
+ ب هر حال ت ک دوس داشتی
بدتم نیومده بود
-ن اینطور نیست
+ پس چرا هیچ تلاشی نکردی ازش جدا شی ها؟ (داد)
- من واقعا نمیخواستم دیدی ک حتی باهاش همکاری هم نکردم (مظلوم و گوگولی)
+ برگشتم سمتش حولش دادم افتاد رو زمین خودمم افتادم روش و روش خیمه زدم
+نفس نفس میزدم از عصبانیت
+دفه ی اخرت باشه میزاری کسی بت دست بزنه (اروم و عصبانی)
-باشه ولی گفتم ک اون خیلی محکم این کارو انجام میداد حتی نتونستم باش همکاری کن..
+خفهشو (عربده)
پس ک محکم انجام میداد اره (عصبی)
اگه میتونستی باش همکاری میکردی ارهههه(اخرش با داد)
دستمو ناخداگاه گذاشتم رو گردنش و دستمو میکشیدم روش
خب پس ک اینطور دوس داشتی همکاری کنی اگه میتونستی
-ببین وایسا تا برات توضیح بدم
+با اجازه ی کی (با داد) گذاشتی بشینه رو پاهای لاغرو کشیدت
-گفتم ک اتتت بزور اینکارو کر
+ن این ک ت بدت میومد (داد)
خیلی عصبی بودم
- مع.. معذرت میخوا..م
+انگشتمو رو لباش میکشیدم
+گازشونم گرفت؟
-ا..ار..ه
+خیلی بیجا کرد (عصبی)
ت ک وحشی بودی الان چرا نتونستی خودتو از ی ادم ضعیف ک زورتو نداره جدا کنی؟
......... -
+باورم نمیشه. نفس عمیق.
-خیلی محکم این کارو کرد ببخشید
عصبی میشدم وقتی میگفت محکم این کارو میکرد
واسه همین.......
۴.۳k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.