⛓️ love with violence 🥀 p⁷ ⛓️ عشق همراه با خشونت 🥀 پارت ۷
صبح
از زبان تهیونگ
بیدار شدم دیدم ا/ت تو بغلمه
~اهم اهم
+مممممم چیه چی شده
~( عصبانی و خمار) تو، تواتاق من،
رو تخت من، کنار من ،چیکار میکنی؟
+وااا خودت اول شروع کردی
~محض اطلاع جنابعالی من یادم نیست
+خب تو دیشب منو بوسیدی خواستم
از خودم جدات کنم که...اممم.....
~که گفتی وای چقدر خوب دارم باهاش
کیس میرم اوکی بزارم کارشو بکنه نه؟
+خب آدم تحریک میشه دیگه
~خفه شو گمشو از خونم برو بیرون
+ایییشششش شاسگول (زمزمه کرد)
~یاااا چی گفتی!!؟؟
+هیچی
از زبان ا/ت
پاشدم و رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم و
رفتم خونه کوک خونه بود
-کجایی تو از دیشب تا حالا چشم رو هم
نذاشتم معلوم هست چرا گوشیتو جواب نمیدی
+ سلام
-... 😐
+ مرسی منم خوبم خا وایسا بیام تو بعد بنال
سریع اومد بغلم کرد
-اوفففف شوگا بهم پیام داده که" امشب به
حسابت میرسم" فکر کردم تورو گرفته( شوگا
هم مافیا است و از ا/ت خوشش میاد) نگرانت بودم
+خب حالا که من خوبم
داشتم میرفتم بالا که دستمو گرفت
-کجا...... نگفتی کجا بودی
+قصش طولانیه بعدا بهت میگم
-اوکی
+راستی کوک از دیشب تاحالا از بکهیون خبری
نشد؟
-نه چطور؟
+میشه دنبالش بگردی ترس به دلم راه دادی که
نکنه شوگا بکهیون دزدیده
-باشه پرسو جو میکنم
رفتم بالا که لباسامو عوض کنم که
لینا بهم پیام داد (علامت لینا » )
(لینا دوست ا/ت و مافیا نیست)
» کجایی
+خونه
» میای بریم بیرون
+باشه وایسا میام دنبالت
لباسامو پوشیدم (اسلاید 2) موهامو
باز گزاشتم یه میکاپ ساده کردم (اسلاید
3) رفتم بیرون دنبال لینا (استایل لینا
اسلاید 4) بعد 15 مین رسیدم لینا رو به روی
در بود
» سلام 🌸
+سلام ⛓️
سوار ماشین شدیم
+خب کجا بریم
» اول خرید
+باشه فقط (ماسکمو زدم) اینو یادم رفت
» اوفف خب بریم
یکم خرید کردیم
شب
» بریم بار
+نه حصله ندارم تازه به لباسام دقت کردی
» اووو حالا توهم بیا بریم
+نه لینا نه
بازومو گرفت
» تورو خدا بریم
+اووففف باشه
رفتیم بار بوی سیگارو مشروب خفم کرد
رفتیم یجا نشستیم که یهو تهیونگ و دیدم
بهم اخم کرده بود که یه پسره اومد پیشمون
(او پسره کای و با لینا کار داره مافیا نیست
و علامتش $)
$سلام
» سلام
$ببخشید میتونم دوستت رو برای چند دقیقه
قرض بگیرم (رو به من کرد)
+اممم مشکلی نیست
اون دوتا باهم رفتن فک کنم آخر این ماجرا عشقه
تنها بودم که که یهو شوگا اومد.........
....... ادامه دارد.........
:بعد مدت ها بالاخره گذاشتم :
___________________________:
مایل به حمایت 🖤⛓️🦇👻 :
___________________________:
نویسنده: پارک رُزا
از زبان تهیونگ
بیدار شدم دیدم ا/ت تو بغلمه
~اهم اهم
+مممممم چیه چی شده
~( عصبانی و خمار) تو، تواتاق من،
رو تخت من، کنار من ،چیکار میکنی؟
+وااا خودت اول شروع کردی
~محض اطلاع جنابعالی من یادم نیست
+خب تو دیشب منو بوسیدی خواستم
از خودم جدات کنم که...اممم.....
~که گفتی وای چقدر خوب دارم باهاش
کیس میرم اوکی بزارم کارشو بکنه نه؟
+خب آدم تحریک میشه دیگه
~خفه شو گمشو از خونم برو بیرون
+ایییشششش شاسگول (زمزمه کرد)
~یاااا چی گفتی!!؟؟
+هیچی
از زبان ا/ت
پاشدم و رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم و
رفتم خونه کوک خونه بود
-کجایی تو از دیشب تا حالا چشم رو هم
نذاشتم معلوم هست چرا گوشیتو جواب نمیدی
+ سلام
-... 😐
+ مرسی منم خوبم خا وایسا بیام تو بعد بنال
سریع اومد بغلم کرد
-اوفففف شوگا بهم پیام داده که" امشب به
حسابت میرسم" فکر کردم تورو گرفته( شوگا
هم مافیا است و از ا/ت خوشش میاد) نگرانت بودم
+خب حالا که من خوبم
داشتم میرفتم بالا که دستمو گرفت
-کجا...... نگفتی کجا بودی
+قصش طولانیه بعدا بهت میگم
-اوکی
+راستی کوک از دیشب تاحالا از بکهیون خبری
نشد؟
-نه چطور؟
+میشه دنبالش بگردی ترس به دلم راه دادی که
نکنه شوگا بکهیون دزدیده
-باشه پرسو جو میکنم
رفتم بالا که لباسامو عوض کنم که
لینا بهم پیام داد (علامت لینا » )
(لینا دوست ا/ت و مافیا نیست)
» کجایی
+خونه
» میای بریم بیرون
+باشه وایسا میام دنبالت
لباسامو پوشیدم (اسلاید 2) موهامو
باز گزاشتم یه میکاپ ساده کردم (اسلاید
3) رفتم بیرون دنبال لینا (استایل لینا
اسلاید 4) بعد 15 مین رسیدم لینا رو به روی
در بود
» سلام 🌸
+سلام ⛓️
سوار ماشین شدیم
+خب کجا بریم
» اول خرید
+باشه فقط (ماسکمو زدم) اینو یادم رفت
» اوفف خب بریم
یکم خرید کردیم
شب
» بریم بار
+نه حصله ندارم تازه به لباسام دقت کردی
» اووو حالا توهم بیا بریم
+نه لینا نه
بازومو گرفت
» تورو خدا بریم
+اووففف باشه
رفتیم بار بوی سیگارو مشروب خفم کرد
رفتیم یجا نشستیم که یهو تهیونگ و دیدم
بهم اخم کرده بود که یه پسره اومد پیشمون
(او پسره کای و با لینا کار داره مافیا نیست
و علامتش $)
$سلام
» سلام
$ببخشید میتونم دوستت رو برای چند دقیقه
قرض بگیرم (رو به من کرد)
+اممم مشکلی نیست
اون دوتا باهم رفتن فک کنم آخر این ماجرا عشقه
تنها بودم که که یهو شوگا اومد.........
....... ادامه دارد.........
:بعد مدت ها بالاخره گذاشتم :
___________________________:
مایل به حمایت 🖤⛓️🦇👻 :
___________________________:
نویسنده: پارک رُزا
۶.۹k
۱۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.