فیک خوشحال باش دارم میام پیشت
فیک خوشحال باش دارم میام پیشت
ا.ت ویو: داشتم توی کوچه ها میچرخیدم بارون می اوند گریه های منم شدت گرفته بود اگه دیگه نبینمش چی؟ انقد لزم متنفره؟من مثل بابام نیستم من از اون بهترم چرا اخه اینجوری کرد تصمیم گرفتم برم پیش بابام بعد از چند مین رسیدم و در زدم
تق تق تق
بابای ا.ت: کیهه
ا.ت: منم
بابای ا.ت: ا.ت دختر قشنگم ( میخواست بغلش کنه که ا.ت پسش زد)
ا.ت: تو میخوای اموال تهیونگ رو بالا بکشیییی(داد)
بابای ا.ت: تو اونو از کجا میشناسی؟
ا.ت: من باهاش وارد رابطه بودم
بابای ا.ت: یعنی اون موقه که تهیونگ گفت دوست دختر داره تو بودی
ا.ت: اره
ا.ت: الان باهام قهره منو از خونه پرت کرد بیرون گفت گم شو توعم مثل باباتی چرا اخه ها؟چرااا چرا من مثل تو نیستم تو چرا میخوای جای تهیونگ باشی تو زندگیمو خراب کردی بابا(گریه شدید)
بابای ا.ت: گوه خورد مرتیکه وایسا تو برم پیشش وقتی کشتمش میفهمه با دختر کی داره اینجوری حرف میزنه
ا.ت: نه بابا نرووو خواهش میکنم باهاش کاری نداشته باش بالاخره یکیتون اون یکیو میکشه(گریه شدید)
بابا نرووو
بابای ا.ت: برو اون ورو
ا.ت ویو: داشتم توی کوچه ها میچرخیدم بارون می اوند گریه های منم شدت گرفته بود اگه دیگه نبینمش چی؟ انقد لزم متنفره؟من مثل بابام نیستم من از اون بهترم چرا اخه اینجوری کرد تصمیم گرفتم برم پیش بابام بعد از چند مین رسیدم و در زدم
تق تق تق
بابای ا.ت: کیهه
ا.ت: منم
بابای ا.ت: ا.ت دختر قشنگم ( میخواست بغلش کنه که ا.ت پسش زد)
ا.ت: تو میخوای اموال تهیونگ رو بالا بکشیییی(داد)
بابای ا.ت: تو اونو از کجا میشناسی؟
ا.ت: من باهاش وارد رابطه بودم
بابای ا.ت: یعنی اون موقه که تهیونگ گفت دوست دختر داره تو بودی
ا.ت: اره
ا.ت: الان باهام قهره منو از خونه پرت کرد بیرون گفت گم شو توعم مثل باباتی چرا اخه ها؟چرااا چرا من مثل تو نیستم تو چرا میخوای جای تهیونگ باشی تو زندگیمو خراب کردی بابا(گریه شدید)
بابای ا.ت: گوه خورد مرتیکه وایسا تو برم پیشش وقتی کشتمش میفهمه با دختر کی داره اینجوری حرف میزنه
ا.ت: نه بابا نرووو خواهش میکنم باهاش کاری نداشته باش بالاخره یکیتون اون یکیو میکشه(گریه شدید)
بابا نرووو
بابای ا.ت: برو اون ورو
۶.۰k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.