سناریو
#سناریو
وقتی دعوا کردید و خیلی عصبی و سر خوابیدن دعوا میشه
نامجون: چاگیا دارم یخ میزنم اون پتو حق منم هستت
ا/ت: برو یه پتوی دیگه بردار
نامجون: ا/ت این پتوی منم هست
جین: یاااا چته، هنوزم عصبی؟
ا/ت: هنوزم عصبیم؟ نه اصلا تو بگیر بخواب باشه؟(روشو اونور میکنه و تمام پتورو از روی جین میکشه)
جین: ا/ت غلط کردم سردهه
یونگی: نمیزاره چیزی بگی سفت بغلت میکنه و میخوابه و توام توانایی برای اعتراض کردن برات باقی نمیمونه...
جیهوپ:(زل زده به سقف چجوری هم پتورو بگیذه هم اشتی کنید)
جبمین:(میخنده بلند) اوکی اوکیمن تسلیمم ا/ت بیا کنارم دیگه عهه
ا/ت: نخیرم به این راحتیاهم نیست پارک جیمین
پارک: عه که اینطورر؟ حالا بهت نشون میدم چقدر راحته بیب
تهیونگ:(نزدیکت میشه و با صدای بم فاکیش میگه: میدونی که طاقت بی توجهیاتو ندارم)
کوک:(از پشت بغلت میکنه و هرچی دست و پا میرنی فایده نداره چون اون خیلی زورش بیشتره و اخر سرشو میکنه تو گردنت و اروم میبوستت)
امیدوارم خوشتون بیاددد
درخواستی حواستید تو کامنتا بگید حتماا🤍😁
وقتی دعوا کردید و خیلی عصبی و سر خوابیدن دعوا میشه
نامجون: چاگیا دارم یخ میزنم اون پتو حق منم هستت
ا/ت: برو یه پتوی دیگه بردار
نامجون: ا/ت این پتوی منم هست
جین: یاااا چته، هنوزم عصبی؟
ا/ت: هنوزم عصبیم؟ نه اصلا تو بگیر بخواب باشه؟(روشو اونور میکنه و تمام پتورو از روی جین میکشه)
جین: ا/ت غلط کردم سردهه
یونگی: نمیزاره چیزی بگی سفت بغلت میکنه و میخوابه و توام توانایی برای اعتراض کردن برات باقی نمیمونه...
جیهوپ:(زل زده به سقف چجوری هم پتورو بگیذه هم اشتی کنید)
جبمین:(میخنده بلند) اوکی اوکیمن تسلیمم ا/ت بیا کنارم دیگه عهه
ا/ت: نخیرم به این راحتیاهم نیست پارک جیمین
پارک: عه که اینطورر؟ حالا بهت نشون میدم چقدر راحته بیب
تهیونگ:(نزدیکت میشه و با صدای بم فاکیش میگه: میدونی که طاقت بی توجهیاتو ندارم)
کوک:(از پشت بغلت میکنه و هرچی دست و پا میرنی فایده نداره چون اون خیلی زورش بیشتره و اخر سرشو میکنه تو گردنت و اروم میبوستت)
امیدوارم خوشتون بیاددد
درخواستی حواستید تو کامنتا بگید حتماا🤍😁
- ۸.۸k
- ۲۸ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط