ارزش عشق به توان چند

ارزش عشق به توان چند؟
Part 3
یجی: مشکوک میزنیا
ات: خب راستش راننده اسنپی که باهاش اومدم پیام داده
یجی: عه خب چی گفته؟(با خنده)
ات: میگه خواستی برگردی بگو‌خودم بیام دنبالت
یجی: خب؟( با خنده)
ات: وقتی هم‌منو رسوند کرایه رو نگرفت...
یجی: راننده شخصی باشه؟(با خنده)
ات: نه بابا..( خنده)
هیونجین: یجی داشتی میگفتی...
یجی: آره دختره برگشت بهم گفت......

نیم ساعت بعد
ات : بچه ها.. مامانم بهم زنگ زده میکه بابام داره میاد دنبالم ...من برم.‌
یجی: باشه برو
ات: خوشحال شدم از دیدنتون
یجی: منم .... بای عزیزم
ات رو بغل کرد
ات از یجی خداحافظی کرد
به سمت بیرون از کافه رفت
منتظر بود تا باباش بیاد
یهو همون ماشین شاستی بلند جلوش استپ کرد
شیشه رو داد پایین
تهیونگ: بپر بالا خانم( نیشخند)
ات: هوف.. بهت گفتم نمیاد که
تهیونگ: من که گفتم... به قولم همیشه عمل میکنم
ات: هوف برو الان بابام میاد.
تهیونگ: بپر بالا
ات: وای بدو برو بابام...
تهیونگ سریع رفت
ات به همراه پدرش خونه رفت

روز بعد
ات برای کلاس زبانش میخواست بره کلاس...
دوباره باز تهیونگ با ماشینش جلو پای ات سبز شد
ات : هف بازم تو..
تهیونگ شیشه رو داد پایین
تهیونگ: نمیای کوچولو؟
ات: .. کوچولو خودتی(چشم قره)
سوار ماشین شد
تهیونگ از اینه ات رو نگاه کرد
تهیونگ:آفرین کوچولو
ات: هوفففف( چشم قره)
دیدگاه ها (۰)

ارزش عشق به توان چند؟Part 4تهیونگ آروم خندیدماشین رو روشن کر...

ارزش عشق به توان چند؟Part 4تهیونگ آروم خندیدماشین رو روشن کر...

ارزش عشق به توان چند؟Part 2تهیونگ: سلام خانم... شما اسنپ خوا...

ارزش عشق به توان‌چند؟Part1سمت مادرش رفت و با لبخند گفتات: ما...

playmate_p45

پارت ۱۶۶

نام فکی:عشق مخفیPart: 18ویو ات*از ماشین پیاده شدم*ی بادیگارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط