پارت نهم فیک شاید باید کنار بیام
تهیونگ بود
ته :«سلام عمو
پیش جه هوا هستی ؟؟» ( عمو !؟!؟! )
شوگا گریه هاشو پاک کرد و
گفت :« آره !»
ته : «جه هوا !!
متاسفم ولی نمیتونم بزارم اذییت بشی !!»
و بعد کل ماجرا رو براشون تعریف کرد
(/ویو نویسنده/)
هیچی دیگه به دلیل گشادی بنده
براتون خلاصه میکنم ......
فردای اون روز
همه یعنی
خانواده اش ، جین ، جنی و تهیونگ رفتن مدرسه ....
و خیلی خلاصه ....
پدر کیم سه بوم و شین گوم هی رو درآوردن .....
{ معذرت خیلی کوتاه بود
نت ندارم
برا همین کوتاه نوشتم
خب من دیگه برم }
پایان پارت نهم
فیک ``شاید باید کنار بیام ``
( ممنون از خوانندگان گرامی )
شرایط دوتا کامنت
بزارید بفهمیم چه کار کردیم
ته :«سلام عمو
پیش جه هوا هستی ؟؟» ( عمو !؟!؟! )
شوگا گریه هاشو پاک کرد و
گفت :« آره !»
ته : «جه هوا !!
متاسفم ولی نمیتونم بزارم اذییت بشی !!»
و بعد کل ماجرا رو براشون تعریف کرد
(/ویو نویسنده/)
هیچی دیگه به دلیل گشادی بنده
براتون خلاصه میکنم ......
فردای اون روز
همه یعنی
خانواده اش ، جین ، جنی و تهیونگ رفتن مدرسه ....
و خیلی خلاصه ....
پدر کیم سه بوم و شین گوم هی رو درآوردن .....
{ معذرت خیلی کوتاه بود
نت ندارم
برا همین کوتاه نوشتم
خب من دیگه برم }
پایان پارت نهم
فیک ``شاید باید کنار بیام ``
( ممنون از خوانندگان گرامی )
شرایط دوتا کامنت
بزارید بفهمیم چه کار کردیم
- ۳.۱k
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط