ات ویو

ات ویو
کل این مدت با خنده تمسخر امیز با دختره حرف میزدم و اینجور که تجربه دارم این مدل حرف زدن دخترا و ادمایی مثل اینکه ب خودشو شک دارنوو هول میکنه
نقشه بعدی چطوری ازادشون کنم
خب ب یچی تیز نیاز دارم
چاقو.. فک نکنم پیداش کنم
شیشه... اینم ن
میخ..... خب از اونجا که جعبه ها میخ های بزرگ و تیز دارن شاید بشه
وای اگه معبه نبود چیکار میکروم
یونا: نمیخوای حرکتی کنی
ا: هر وقت شما امر کنی
یونا : پس بمیر
ات: چش
بد از جواب دادنم ب سرعت ب پش جعبه ها برگشتم
میخ میخ میخ
ی میخ اینجا نیس
میخ
میخخ
یونا: کجا قایم شدی
ات: الان خدمت میرسم ارباب
خب انگار باید جعبه بشکونم
دوباره امدم بیرون این دفعه ب هدف شکوندن جعبه پشت دختره دویدم با پا پریدم روش و تک تکه تخته هاش خورد شد و ایییییییی پام پام این همه جا میخ رف تو پام
وای میخ تا اخر رفته تو پامم خیلی درد دارهه با اینکه کفش داشتمممم ۵ سانتی بود خیلی درد داشت
یدنا: نکنه اسیب دیدی
ات؛ ن ارباب من سالممم
بند کتونیمو دراوردمو ب سمت تهیونگ رفتم و پشتمو کردم بش
ات: بیا خرف بزنیم
اول اون کتونیم که پاپدسالم بودو در اوردم بد امدم سمت اون کتونیم که میخ ازش رد شده بودر رفته بود تو پاام چطوری