تبدیل
تبدیل
پارت ۱۷
جونگ کوک؟ خدای من یعنی جونگ کوک پسر عموی منه؟ همین و کم داشتم
لبخندم و حفظ کردم و به داخل عمارت راهنماییشون کردم
چند ساعتی بود که اومده بودن و الان میخواستن برن
اما با چیزایی که شنیده بودم حالم بد بود و میخواستم بخوابم
و به حرفاشون توجه نمیکردم
به خودم که اومدم متوجه شدم اونا رفتن و جونگ کوک پیش من مونده و روی تخت من کنار من خوابیده
هوف از جام بلند شدم و خواستم برم اونورو که دستم کشیده شد و افتادم تو بغل جونگ کوک
ا.ت: ولم کن پسره بی ادب بگیر بکپ دیگه من و میپایی؟
و دستم از حصاد دستاش در آوردم و خواستم از روش کنار برم که جاهامون و عوض کرد و حالا من زیرش بودم و اون رو من
بهم خیره شد و طی یه حرکت ناگهانی لباش و روی لبام گزاشت
شما که میخونین یه لایک کنین کامنت بزارین من روحیه بگیرم
پارت ۱۷
جونگ کوک؟ خدای من یعنی جونگ کوک پسر عموی منه؟ همین و کم داشتم
لبخندم و حفظ کردم و به داخل عمارت راهنماییشون کردم
چند ساعتی بود که اومده بودن و الان میخواستن برن
اما با چیزایی که شنیده بودم حالم بد بود و میخواستم بخوابم
و به حرفاشون توجه نمیکردم
به خودم که اومدم متوجه شدم اونا رفتن و جونگ کوک پیش من مونده و روی تخت من کنار من خوابیده
هوف از جام بلند شدم و خواستم برم اونورو که دستم کشیده شد و افتادم تو بغل جونگ کوک
ا.ت: ولم کن پسره بی ادب بگیر بکپ دیگه من و میپایی؟
و دستم از حصاد دستاش در آوردم و خواستم از روش کنار برم که جاهامون و عوض کرد و حالا من زیرش بودم و اون رو من
بهم خیره شد و طی یه حرکت ناگهانی لباش و روی لبام گزاشت
شما که میخونین یه لایک کنین کامنت بزارین من روحیه بگیرم
۸.۹k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.