نفرتی که تبدیل به عشق شد

نفرتی که تبدیل به عشق شد
P54
&وقتی تو بیهوش شدی اون ا.ت رو. برد ولی شک دارم تا الان زنده باشه
(ویو کوک)
سریع به سمت در قدم برداشتم روی میز کنار در یه گوشی بود برداشتمش گوشی خودم بود
سریع شماره جیمین رو گرفتم ولی وقتی میخواستم زنگ بزنم .....
(ویو ا.ت )
توی اتاقم نشسته بودم که صدای قدم های یکی اومد سریع رفتم روی تخت دراز کشیدم و پتو رو روم کشیدم .. در باز شد
×میدونم بیداری
+.....
×پاشو
+.....
×پاشو(بلند تر)
+.....
×پاشو (داد)
بلند شدم
؟؟!؟!؟
داشتم گریه میکردم نمی‌دونم چرا هرکی سرم داد می‌کشه خود به خود میزنم زیر گریه
×چند بار باید یه چیزی رو بگم تا بفهمی و انجامش بدی؟ها؟
+چرا....هق...چرا باهام ...هق اینطوری ..هق رفتار میکنی؟
×چیه نکنه دوست داری باهات مثل جونگ کوک باشم ؟نکنه دوست داری هر شب زیرم باشی هرزه؟
+گمشووو ...هق ....هق (داد)
اومد سمتم دستم رو گرفت و کشید و به سمت در هدایتم کرد در رو بست و محکم کوبوندم به در دستاش رو به دو طرف بدنم گذاشت
×دوست داری اینطوری باهات رفتار کنم؟
سرش رو نزدیک صورتم کرد و لباش رو روی لبام گذاشت و محکم مک میزد سعی داشتم هلش بدم
ولی نشد دست راستش رو توی لباسم کرد و دستش رو به بدنم میکشید طوری که باعث سیخ شدن مو های تنم میشد داشتم هلش میدادم که محکم کمرم رو گرفت و به خودش چسبوند

شرمنده این چند روز کم گذاشتم
سعی میکنم بیشتر بزارم
دیدگاه ها (۱۵)

نفرتی که تبدیل به عشق شدP56بادیگارد های دیگه از ترس فرار کرد...

نفرتی که تبدیل به عشق شدP57_هووم تنهات نمیزارم (پرس زمانی به...

نفرتی که تبدیل به عشق شدP53؟...گلوله.. درسته پام گلوله خورد ...

نفرتی که تبدیل به عشق شدP52 کرد محکم پرتم کرد روی تخت .....(...

سلام پرنسسا 💖💖 🌼خیانت درون عشق 🌼 ....پارت دوم....ـ ویو ت...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۹

hyunjin

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط