بیخوابیام را

بی‌خوابی‌ام را
یک شب در آغوش تو چاره می‌کنم ...

عشق من !
بی‌تابی‌ام را چه کنم ...!؟

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۲)

از روشنایی گریزان بود !گفتم که سحرگاهان در برابرِ آفتاب‌اش ب...

هر روز صبحبند کفش‌هایت را که می‌‌بندیبند دلم پاره می‌‌شودو ت...

کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﭘر ﺁ...

زلف آن است که بی شانه دل از جا ببرد...#شهریار

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

⁨.از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی‌ستمُردن برای عشق تو حكم حكو...

عشق تو خوابی بود و بس🫠

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط