fake taehyung
fake taehyung
part*8
داشتن با بقیه مصاحبه میکردن دوربین رو ما نبود
تهیونگ: یه سوال دارم
خیلی سرد جوابشو دادم
ا.ت: بفرمایید
تهیونگ: چرا تو اینستا بلاکم کردی
نگاش کردم خواستم جوابشو بدم
ا.ت: چون حوصله..
خواستم بگم که نگاه به چشماش کردم محو شدم تو چشماش خیلی چشم های قشنگی داشت
تهیونگ: حوصله چیو
حواسم اومد سرجاش
ا.ت: منظورم این بود حوصله چت کردن باهاتو نداشتم
تهیونگ: پس حوصله نداشتی
ا.ت: نه
تهیونگ: باشه
داشتم نگاه دورم میکردم
تهیونگ: بیا
ا.ت: این چیه
تهیونگ: اب میوه ست گفتن بدم به تو
ا.ت: ممنون
تهیونگ: خواهش میکنم
ا.ت:😊
تهیونگ: میدونی چیه
ا.ت: چقدر حرف میزنی
تهیونگ: چی گفتم مگه
چند دقیقه بعد
فک کنم از حرفم ناراحت شد چون چیزی بهم نگفت دیگه
ا.ت: چی میخواستی بگی
تهیونگ: نمیگم
ا.ت: بگو
داشتم باهاش دعوا میکردم که ابمیوه شو ریخت رو لباسم
ا.ت: وایی سرده
معلوم بود از عمد ریختش
تهیونگ: ببخشید معذرت میخوام
اونجا خیلی شلوغ بود کسی حواسش به ما نبود
ا.ت: ببخشید سرویس بهداشتی کجاست
👨🏻🦱: اونطرف
ا.ت: مرسی
رفتم سرویس هرچی خیس لباسمو خیس میکردم بدتر میشد
از اونجا رفتم بیرون
تهیونگ: خوبی
ا.ت: ولم کن
تهیونگ: ببخشید من نمیدونستم اینجوری میشه
ا.ت: اولین مصاحبه من بود که گند زدی چیکار به من داری
تهیونگ: بیا دنبالم
ا.ت: نمیام
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
part*8
داشتن با بقیه مصاحبه میکردن دوربین رو ما نبود
تهیونگ: یه سوال دارم
خیلی سرد جوابشو دادم
ا.ت: بفرمایید
تهیونگ: چرا تو اینستا بلاکم کردی
نگاش کردم خواستم جوابشو بدم
ا.ت: چون حوصله..
خواستم بگم که نگاه به چشماش کردم محو شدم تو چشماش خیلی چشم های قشنگی داشت
تهیونگ: حوصله چیو
حواسم اومد سرجاش
ا.ت: منظورم این بود حوصله چت کردن باهاتو نداشتم
تهیونگ: پس حوصله نداشتی
ا.ت: نه
تهیونگ: باشه
داشتم نگاه دورم میکردم
تهیونگ: بیا
ا.ت: این چیه
تهیونگ: اب میوه ست گفتن بدم به تو
ا.ت: ممنون
تهیونگ: خواهش میکنم
ا.ت:😊
تهیونگ: میدونی چیه
ا.ت: چقدر حرف میزنی
تهیونگ: چی گفتم مگه
چند دقیقه بعد
فک کنم از حرفم ناراحت شد چون چیزی بهم نگفت دیگه
ا.ت: چی میخواستی بگی
تهیونگ: نمیگم
ا.ت: بگو
داشتم باهاش دعوا میکردم که ابمیوه شو ریخت رو لباسم
ا.ت: وایی سرده
معلوم بود از عمد ریختش
تهیونگ: ببخشید معذرت میخوام
اونجا خیلی شلوغ بود کسی حواسش به ما نبود
ا.ت: ببخشید سرویس بهداشتی کجاست
👨🏻🦱: اونطرف
ا.ت: مرسی
رفتم سرویس هرچی خیس لباسمو خیس میکردم بدتر میشد
از اونجا رفتم بیرون
تهیونگ: خوبی
ا.ت: ولم کن
تهیونگ: ببخشید من نمیدونستم اینجوری میشه
ا.ت: اولین مصاحبه من بود که گند زدی چیکار به من داری
تهیونگ: بیا دنبالم
ا.ت: نمیام
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
۱۳.۳k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.