پارت سه (ماف//یا جئون)

ویو ا/ت
سوار شدم اروم و بی صدا اشک میریختم که خوابم برد حس کردم یکی داره صدام میزنه چشمام رو باز کردم دیدم همون پسره هست گفت : ا/ت بیدار شو
منم بلند شدم شدم و دنبالش راه افتادم سمت اون عمارت البته اون قصر وقتی وارد شدیم همه چی مشکی بود منم رنگ مشکی رو دوست داشتم دهنم وا موند بعد گفت : قشنگه نه؟ (پوزخند)
گفتم : اره (با ذوق)
اون گفت : تو قراره اینجا خدمتکار بشی برو پیش اجوما بهت همه چیو میگه
بهش گفتم : ببخشید ببخشید اسمتون رو میتونم بدونم؟
گفت : جئون جونگ کوک بزرگترین مافیا آسیا
گفتم : ممنون
رفتم پیش اجوما
#نامجون #جین #یونگی #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک
#BTS
دیدگاه ها (۴)

پارت چهار (ماف//یا جئون)

پارت پنج (ماف//یا جئون)

پارت دو (ماف//یا جئون)

پارت یک (ماف//یا جئون)

³⁴ا/ت: میترسیدم بعد از شنیدنش ادامه ندی ولی الان همه چیز تما...

پارت ۵۲ فیک ازدواج مافیایی

❣پارت دوم❣که یه خانم مسنی درو بازکرد گفت اجوما: سلام دخترم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط