همه ی آرزویم یک سحر کرب و بلاست

همه ی آرزویم یک سحر کرب و بلاست
شب جمعه حرم یار تماشا دارد

مادری دست به پهلو پسری پاره گلو
گریه ها لحظه دیدار تماشا دارد

روضـه ی قحطی آب و لب عـطشان حسین
گـوشه ی صحن علمدار تماشا دارد

خاک ری را به بـهای سر آقا دادند
زین جهت گریه ی بسیار تماشا دارد

کـاش امسال شـود سال ظهـور دلبر
پـرچم خیمه ی دلـدار تماشا دارد
آقا دلم گرفته کجایی بیا بیا

ای آخرین امید دل اولیا بیا

در اینهمه مناسبت ما کدام روز

روز ظهور توست به تقویم ما بیا

از آخرین پیام تو بگذشته قرنها

امسال را چه نامگذاری شما بیا

آخر کدام راه به شهر تو میرسد؟

گم کرده ایم راه وصال تورا بیا

اخبار را همیشه شنیدیم و هیچ کس

بر مانگفت یک خبر از آشنا بیا

دنیا نیاز عدل تو را داد میزند

دیگر بس است قصه ی شاه و گدا بیا

کمیاب گشته عاشق و نایاب گشته عشق

میخانه ها خراب شده ساقیا بیا

"از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان "

مولا بحق فاطمه بنت الهدی بیا
دیدگاه ها (۳)

ملاعباس چاووش، هر سال ازمازندران پرچم اباعبدالله، بر دوش میگ...

حضرت مولانا علی بن موسی‌الرضا صلوات‌الله علیهما فرمودند:«هر ...

در عزایت دیده گریان سینه پر جوشم حسینیک نیستان ناله دارم گر ...

بعد از این، ای خواهر مظلومه، راحت گریه کنآمدی از راه با رنجِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط