در عزایت دیده گریان سینه پر جوشم حسین

در عزایت دیده گریان سینه پر جوشم حسین

یک نیستان ناله دارم گر چه خاموشم حسین


بار سنگین غمت را که آسمان نتوان کشید

دست تقدیر ای عجب بنهاده بر دوشم حسین


این امیدم تا که در محشر بپوشاند مرا

جامه ماتم که در سوگ تو می‌پوشم حسین


تا که گویم بیشتر بر کام عطشانت سلام

تشنه باشم، یا نباشم، آب می‌نوشم حسین
دیدگاه ها (۳)

همه ی آرزویم یک سحر کرب و بلاستشب جمعه حرم یار تماشا داردماد...

ملاعباس چاووش، هر سال ازمازندران پرچم اباعبدالله، بر دوش میگ...

بعد از این، ای خواهر مظلومه، راحت گریه کنآمدی از راه با رنجِ...

چهل شبچهل روز است یاران پر کشیدند/سبک بالان دل از دنیا بریدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط