در عزایت دیده گریان سینه پر جوشم حسین
در عزایت دیده گریان سینه پر جوشم حسین
یک نیستان ناله دارم گر چه خاموشم حسین
بار سنگین غمت را که آسمان نتوان کشید
دست تقدیر ای عجب بنهاده بر دوشم حسین
این امیدم تا که در محشر بپوشاند مرا
جامه ماتم که در سوگ تو میپوشم حسین
تا که گویم بیشتر بر کام عطشانت سلام
تشنه باشم، یا نباشم، آب مینوشم حسین
یک نیستان ناله دارم گر چه خاموشم حسین
بار سنگین غمت را که آسمان نتوان کشید
دست تقدیر ای عجب بنهاده بر دوشم حسین
این امیدم تا که در محشر بپوشاند مرا
جامه ماتم که در سوگ تو میپوشم حسین
تا که گویم بیشتر بر کام عطشانت سلام
تشنه باشم، یا نباشم، آب مینوشم حسین
- ۲۷۵
- ۱۳ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط