طرح خوانش ده روز آخر
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هشتم
#قسمت_شصت_و_نهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
...مشخص بود که از موفقیت عملیات شان خیلی مطمئن بودند و آمده بودند برای تصرف قطعی البرنه؛اما خواست خداوند بالاتر از اراده آنها بود.
ماشین را گذاشتیم زیر پارکینگ یکی از ساختمان ها که دشمن روی آن دید و تیر نداشته باشد.
بلافاصله دستگاه جی پی اس را روشن کردم و پیاده راه افتادیم. داشتیم داخل کانال خالی از آب به سمت العیس می رفتیم؛ حدود ۷۰۰ متری جلو نرفته بودیم که عمار تماس گرفت و گفت برگردید و شب که شد با تیم شناسایی حیدریون بروید داخل منطقه برای تکمیل عملیات شناسایی!
به هر حال مسیر کلی و زمین را شناسایی کرده بودیم. کانالی را پیدا کرده بودیم که مستقیم مارا به العیس می رساند.
عمق کانال تقریباً یک و نیم متر بود،اما کف کانال به خاطر باران دیشب گل شده بود. علف های خاصی هم کف کانال را پوشانده بود. باید با احتیاط میرفتیم؛چون ممکن بود دشمن، کانال به این مهمی را تله گذاری کرده باشد.
ابراهیم خیلی حواسش به این موارد بود و مدام تذکرات لازم را میداد.
از طرفی هم تمام موارد را در دفترچه ثبت می کرد.
کانال پر از پشه بود که حسابی گردن و سر و صورتمان را سوراخ سوراخ می کردند. به هر صورت و بنا به دستور حاج عمار برگشتیم،تا شب ادامه مسیر را برویم.
قرارمان مسجد ورودی البرنه بود.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#فصل_هشتم
#قسمت_شصت_و_نهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
...مشخص بود که از موفقیت عملیات شان خیلی مطمئن بودند و آمده بودند برای تصرف قطعی البرنه؛اما خواست خداوند بالاتر از اراده آنها بود.
ماشین را گذاشتیم زیر پارکینگ یکی از ساختمان ها که دشمن روی آن دید و تیر نداشته باشد.
بلافاصله دستگاه جی پی اس را روشن کردم و پیاده راه افتادیم. داشتیم داخل کانال خالی از آب به سمت العیس می رفتیم؛ حدود ۷۰۰ متری جلو نرفته بودیم که عمار تماس گرفت و گفت برگردید و شب که شد با تیم شناسایی حیدریون بروید داخل منطقه برای تکمیل عملیات شناسایی!
به هر حال مسیر کلی و زمین را شناسایی کرده بودیم. کانالی را پیدا کرده بودیم که مستقیم مارا به العیس می رساند.
عمق کانال تقریباً یک و نیم متر بود،اما کف کانال به خاطر باران دیشب گل شده بود. علف های خاصی هم کف کانال را پوشانده بود. باید با احتیاط میرفتیم؛چون ممکن بود دشمن، کانال به این مهمی را تله گذاری کرده باشد.
ابراهیم خیلی حواسش به این موارد بود و مدام تذکرات لازم را میداد.
از طرفی هم تمام موارد را در دفترچه ثبت می کرد.
کانال پر از پشه بود که حسابی گردن و سر و صورتمان را سوراخ سوراخ می کردند. به هر صورت و بنا به دستور حاج عمار برگشتیم،تا شب ادامه مسیر را برویم.
قرارمان مسجد ورودی البرنه بود.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
۸۵۶
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.