زندگی مثل یک کامواست

زندگی مثل یک کامواست
از دستت که در برود،
می‌شود کلاف سر در گم، گره می‌خورد، می‌پیچد به هم، گره گره می‌شود.
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی.
زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر می‌شود، کورتر می‌شود.
یک جایی دیگر کاری نمی‌شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید،
یک گره ی ظریف و کوچک زد، بعد آن گره را توی بافتنی جوری قایم کرد، محوکرد، جوری که معلوم نشود.

" یادمان باشد "
گره های توی کلاف همان دلخوری‌های کوچک و بزرگند، همان کینه‌های چند ساله.
باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید.

زندگی به بندی بند استْ به نام "حرمت" که اگر پاره شود تمام است....
#Aqua
#برانچ
دیدگاه ها (۱)

✨ آنان ڪه به اوج می اندیشند،راه پرواز خود راخواهند یافت.💝

دیروز را نمیدانستیم و امروز شدامروزمان تمام نشده فردا میشود ...

⛱ مهربان باشید تا عمرتان طولانی شود!مهربانی، میزان هورمون ها...

⛱ زندگی رابه فصول سال تشبیه میکنم.هیچ فصلی همیشگی نیستدر زند...

قول میدهم چیزی که از آنِ من و تو باشد دوباره باز میگردد.خنده...

black flower(p,292)

توجیح چیست

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط