پارت 25
#پارت_25
""آرتام""
به سمت جایی کع بودن حمله کردیم ، از یه اتاق صدای گریه و داد یه مرد که خیلی صداش شبیع آرتین بود میمود ،،، رفتم سمت اتاقو با شتاب درو باز کردم ، قلبم تیر کشید ...
تمام صورتش خون بود ، تن و بدنش همه زخمی بودنو لباس توی تنش خونی و پاره پوره بود ، وقتی میله توی دست ارتینو دیدم قلبم واستاد...
همین که منو دید شک کرد ولی بعدش به خودش اومد خواست میله رو فرو کنه توی تن ارمین که خودمو انداختم جلوش و میله روی تنم جا گرفت درد عجیبی رو حس میکردم ، افتادم توی بغل ارمین ....
+ احمق ، اون یه دختره چرا به خاطرش این کارو کردی
- آرتین از اینجا برو تا بلایی سرت نیاوردم این دختر مال منه ، حالام گمشووووووو
گمشو رو با اربده گفتم ..
+ وقتی علیسان بفهمه چی کردی نمیبخشتت
- به خودم مربوطه
از اتاق زد بیرون که ارمین با نگرانیو گریه منو توی بغلش فشار دادو گف
× آتارم ، ارتام خان ، میشه خوب شی ، تو قول دادی ازم محافظت کنی !!....
""آرتام""
به سمت جایی کع بودن حمله کردیم ، از یه اتاق صدای گریه و داد یه مرد که خیلی صداش شبیع آرتین بود میمود ،،، رفتم سمت اتاقو با شتاب درو باز کردم ، قلبم تیر کشید ...
تمام صورتش خون بود ، تن و بدنش همه زخمی بودنو لباس توی تنش خونی و پاره پوره بود ، وقتی میله توی دست ارتینو دیدم قلبم واستاد...
همین که منو دید شک کرد ولی بعدش به خودش اومد خواست میله رو فرو کنه توی تن ارمین که خودمو انداختم جلوش و میله روی تنم جا گرفت درد عجیبی رو حس میکردم ، افتادم توی بغل ارمین ....
+ احمق ، اون یه دختره چرا به خاطرش این کارو کردی
- آرتین از اینجا برو تا بلایی سرت نیاوردم این دختر مال منه ، حالام گمشووووووو
گمشو رو با اربده گفتم ..
+ وقتی علیسان بفهمه چی کردی نمیبخشتت
- به خودم مربوطه
از اتاق زد بیرون که ارمین با نگرانیو گریه منو توی بغلش فشار دادو گف
× آتارم ، ارتام خان ، میشه خوب شی ، تو قول دادی ازم محافظت کنی !!....
۲.۷k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.