پارت 24
#پارت_24
ارمین زیر دستای اون عوضیی منو صدا میزد من خری کع اصلا همچین اشغالایی رو یادم نبود .. میگفت ارتام بدبختتون میکنه میگف اون منو نجات میده ، اما من کجا بودم ؟ خدایاااا
دارم روانی میشم ، یعنی ارتین کجا برده بهشو و حالام که فهمیده اون دختره معلوم نی چه بلایی قراره سرش بیاره .... باید پیداشون کنم و ارمینو نجات بدم ...
( یک هفته بعد)
توی این یه هفته هر جای رو که میشد گشتم اما اثری ازشون نبود ، برای همین رفتم سراغ دوستایی کع توی عربستان دارم ، و یه جورایی میشه گف ردشونو زدن اما هنوز معلوم نیست ...
""ساحل""
توی این یه هفته ایی کع گذشت هر جور کع میتونستن بلا سرم اوردن ، هزار جور شکنجه و تجاوز اما من لام تا کام چیزی نگفتم یعنی نمیتونستم بگم اگ میگفتم هم جونمو از دست میدادم هم پدربزرگو بابام اینا رو نابود میکردم برای همین هیچی نگفتم جای زخمام درد میکنه یعنی تمام استخونام درد میکنه ....
با سیلیی که توی صورتم خورد چشمامو باز کردم ، دوباره درد توی مغزم پیچید ...
+ هنوزم نمیخوای زر بزنی نع
- بزار ب... ب...برممم
+ هع همین الان تا نگی از سمت کی اومدی ولت نمیکنم
همین اینو گف اینگار کع یه چیزی یادش اومد دوباره قرمز شدو اربده کشید
+ صب کن ببینم نکنه تو ،،، نکنه توی عوضیی اون دختره ساحلو فراری داده
با فکر اینکه اونا هنوز نمیدونن سوگل ساحل نبوده پوزخندی گوشه لبم نشست کع با سیلی محکم ارتین جاشو به خون رو لبم داد ..
+ زندت نمیزارم تیکه تیکت میکنم
میله داغ شده رو برداشت همین کع میخواست بزنه روی تنم صدای تیر اندازی اومدو در اتاق باز شد ....
ارمین زیر دستای اون عوضیی منو صدا میزد من خری کع اصلا همچین اشغالایی رو یادم نبود .. میگفت ارتام بدبختتون میکنه میگف اون منو نجات میده ، اما من کجا بودم ؟ خدایاااا
دارم روانی میشم ، یعنی ارتین کجا برده بهشو و حالام که فهمیده اون دختره معلوم نی چه بلایی قراره سرش بیاره .... باید پیداشون کنم و ارمینو نجات بدم ...
( یک هفته بعد)
توی این یه هفته هر جای رو که میشد گشتم اما اثری ازشون نبود ، برای همین رفتم سراغ دوستایی کع توی عربستان دارم ، و یه جورایی میشه گف ردشونو زدن اما هنوز معلوم نیست ...
""ساحل""
توی این یه هفته ایی کع گذشت هر جور کع میتونستن بلا سرم اوردن ، هزار جور شکنجه و تجاوز اما من لام تا کام چیزی نگفتم یعنی نمیتونستم بگم اگ میگفتم هم جونمو از دست میدادم هم پدربزرگو بابام اینا رو نابود میکردم برای همین هیچی نگفتم جای زخمام درد میکنه یعنی تمام استخونام درد میکنه ....
با سیلیی که توی صورتم خورد چشمامو باز کردم ، دوباره درد توی مغزم پیچید ...
+ هنوزم نمیخوای زر بزنی نع
- بزار ب... ب...برممم
+ هع همین الان تا نگی از سمت کی اومدی ولت نمیکنم
همین اینو گف اینگار کع یه چیزی یادش اومد دوباره قرمز شدو اربده کشید
+ صب کن ببینم نکنه تو ،،، نکنه توی عوضیی اون دختره ساحلو فراری داده
با فکر اینکه اونا هنوز نمیدونن سوگل ساحل نبوده پوزخندی گوشه لبم نشست کع با سیلی محکم ارتین جاشو به خون رو لبم داد ..
+ زندت نمیزارم تیکه تیکت میکنم
میله داغ شده رو برداشت همین کع میخواست بزنه روی تنم صدای تیر اندازی اومدو در اتاق باز شد ....
۳.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.