پارت 26
#پارت_26
چشمامو باز کردم ، بدنم درد میکنه ، یه چشم چرخوندم توی اتاق کع کامرانو دیدم ، صداش کردم ..
- کامران بیا اینجا
+ بله قربان
- اتاق ارمین کجاس
+ اتاق ۸ انتهای راهرو
- منو ببر اونجا
+ ولی سوختگیه روی تنتون عمیقه باید استراحت کنید
-( داد زدم ) من خودم میدونم چمه ، فقط کمکم کن تا اونجا برم زود باشه
+ ولی اخه ... چشم
کمکم کردو بهمو برد اتاق ارمین ، هنوز اسم واقعیشو نمیدونستم ..وارد اتاق که شدم یکی از افراد ارتین رو دیدم که با دیدنم بلند شدو احترام گذاشت ..
+ سلام قربان ، میخواستم برم اقا ارتین رو صدا کنم که خودتون اومدید
-چیشده ؟
+ گوشی این دختره از صب چند بار زنگ خورده ، چی کار کنم
گوشیو گرفتمو فرستادمش بیرون که گوشی دوباره زنگ خورد ..
+ الوو ساحلی اجی جونم کجا بودی هر چی زنگ میزنم جواب نمیدی اخه ( همه رو با یه نفس گف ، صداش واسم آشنا بود )
- سلام
+ تو ... تو کیی ؟
- چقدر صدات برام آشناست ،،، پرهام توییی؟
+ آ..آره تو .. تو .. باید آرتام باشی ...
چشمامو باز کردم ، بدنم درد میکنه ، یه چشم چرخوندم توی اتاق کع کامرانو دیدم ، صداش کردم ..
- کامران بیا اینجا
+ بله قربان
- اتاق ارمین کجاس
+ اتاق ۸ انتهای راهرو
- منو ببر اونجا
+ ولی سوختگیه روی تنتون عمیقه باید استراحت کنید
-( داد زدم ) من خودم میدونم چمه ، فقط کمکم کن تا اونجا برم زود باشه
+ ولی اخه ... چشم
کمکم کردو بهمو برد اتاق ارمین ، هنوز اسم واقعیشو نمیدونستم ..وارد اتاق که شدم یکی از افراد ارتین رو دیدم که با دیدنم بلند شدو احترام گذاشت ..
+ سلام قربان ، میخواستم برم اقا ارتین رو صدا کنم که خودتون اومدید
-چیشده ؟
+ گوشی این دختره از صب چند بار زنگ خورده ، چی کار کنم
گوشیو گرفتمو فرستادمش بیرون که گوشی دوباره زنگ خورد ..
+ الوو ساحلی اجی جونم کجا بودی هر چی زنگ میزنم جواب نمیدی اخه ( همه رو با یه نفس گف ، صداش واسم آشنا بود )
- سلام
+ تو ... تو کیی ؟
- چقدر صدات برام آشناست ،،، پرهام توییی؟
+ آ..آره تو .. تو .. باید آرتام باشی ...
۳.۲k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.