نزدیک بلوار کشاورز دیدمشون؛ تمام مدت اون پتو رو گرفته بود
نزدیک بلوار کشاورز دیدمشون؛ تمام مدت اون پتو رو گرفته بود رو گوش همسرش تا گوشهاش یخ نزنه؛ میتونست برای اون موتور، سرما یا شاید هزار تا مشکل دیگه تو زندگیشون غُر بزنه، ولی خانم تصمیمش اینه که «حامی» باشه؛ آقای موتوری من بهت حسودی کردم؛ زندگی رو شما بُردی.
🆔 💯
🆔 💯
۲۹۵
۰۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.