گوشه اتاقم نشسته بودم و داشتم گریه میکردم ی هفته ای مشد ک
گوشه اتاقم نشسته بودم و داشتم گریه میکردم ی هفته ای مشد که با هم دعوا کرده بودیم و تقریبا به هم زده بودیم
تو افکاره خودم بودم که صدای در منو به خودم اورد
+هه ریییییی... لطفا درو باز کن......عزیزممم
با دو رفتم زیره پتو تا شوگا منو نبینه
اخه خودش گفت چشمه دیدن منو نداره
+هه رییییی درو میشکونماااا
+هه ریییییییی
صدای کوبیدنه خودش به در میومد شوگا با کسی شوخی نداشت وقتی میگفت درو میشکونه قطعا اونو میشکوند
رفتم تا درو براش باز کنم
_باشههه....... اومدم
با تردید درو باز کردمو با دو رفتم تو اتاق
+هههه رییییی وایسا
سری رفتم زیره پتو
_چرا اومدی........ مگه نگفتی ازم بدت میاد (با بغض) مگه نگفتی ازم متنفری پس چرا برگشتی برو بیرون چرا وایسادی
شوگا اومدو کنارم نشست
+عزیزمممم میشه به حرفام گوش بدی خواهش میکنم(با بغض)(اومدو از پشت بغلم کرد)
_پاشو برو مگه ازم متنفر نبودی مگه تو نبودی که ازم بدت میومد پاشو... هق... پــ
+بیب لطفا........... فقط گوش کن.. هق من اشتباه کردم اون موقع عصبی بودم خواهش میکنم گوش کن فقط گوش کن..... خواهش میکنم.... هق... بعد قول میدم برم... هق.... خواهش میکنم هه ری
_باشه.... هق
+میشه برات ی داستان تعریف کنم (سعی در قورت دادن بغض) شاید بی معنی باشه ولی برا من خیلی مهمه
من وقتایی که پیشمی وقتایی که مثه کوهم برات وقتی حالت بده و میای بغله من و اروم میشی وقتی سرت غیرتی میشم..... میدونی بهترین روزای زندگیم بود
ولی وقتایی که باهام قهر میکنی وقتی ناراحتی و منی نیس که پیشت باشه
واقعا....... حسه خیلی بدیه
(پتو رو از رو سرت برداشت و با چشمای اشکی به شوگا زل زد)
+عزیزم تورو خدا گوش بده خواهش میکنم
_بـ..... باشه
+خیلی سخته وقتی اغوشه تو باعث میشه من اروم بشم و همه چی یادم برا ولی غرورم نزاره
هه ری من واقعا اشتباه کردم خیلیم اشتباه اون موقع واقعا عصبی بودم و دسته خودم نبود توضیحی برا حرفامو کارام ندارم ولی خواهش میکنم منو ببخش واقعا اشتباه کردم 🥺
دلم نمیخواست خرفی بزنم برا همین بغلش کردم و شوگا هم متقابل بغلم کرد
+بخشیدیم
_اره عزیزم ولی میدونی منم زیاده روی کردم
+دوست دارم
_منم دوست دارم
+ببخشید
_بیا فراموشش کنیم
شوگا بلند شد
+پس من دیگه میرم ببخشید به خاطر این که تو این چند روز نیومدم ولی واقعا از خودم متنفر بودم و دلیلی برای کارام نداشتم
_عزیزم..... گفتم فراموشش کن
_باشع برو
میدونستم شوگا تو ابراز احساسات سخته و تا همین جا هم خیلی به خپدش فشار اورده که حرف بزنه برا همین اصرار نکردم که بمونه
+فردا میام الان واقعا حالم خوب نیست
_باشه عشقم 🙂
+بای
_بای
پایان
تو افکاره خودم بودم که صدای در منو به خودم اورد
+هه ریییییی... لطفا درو باز کن......عزیزممم
با دو رفتم زیره پتو تا شوگا منو نبینه
اخه خودش گفت چشمه دیدن منو نداره
+هه رییییی درو میشکونماااا
+هه ریییییییی
صدای کوبیدنه خودش به در میومد شوگا با کسی شوخی نداشت وقتی میگفت درو میشکونه قطعا اونو میشکوند
رفتم تا درو براش باز کنم
_باشههه....... اومدم
با تردید درو باز کردمو با دو رفتم تو اتاق
+هههه رییییی وایسا
سری رفتم زیره پتو
_چرا اومدی........ مگه نگفتی ازم بدت میاد (با بغض) مگه نگفتی ازم متنفری پس چرا برگشتی برو بیرون چرا وایسادی
شوگا اومدو کنارم نشست
+عزیزمممم میشه به حرفام گوش بدی خواهش میکنم(با بغض)(اومدو از پشت بغلم کرد)
_پاشو برو مگه ازم متنفر نبودی مگه تو نبودی که ازم بدت میومد پاشو... هق... پــ
+بیب لطفا........... فقط گوش کن.. هق من اشتباه کردم اون موقع عصبی بودم خواهش میکنم گوش کن فقط گوش کن..... خواهش میکنم.... هق... بعد قول میدم برم... هق.... خواهش میکنم هه ری
_باشه.... هق
+میشه برات ی داستان تعریف کنم (سعی در قورت دادن بغض) شاید بی معنی باشه ولی برا من خیلی مهمه
من وقتایی که پیشمی وقتایی که مثه کوهم برات وقتی حالت بده و میای بغله من و اروم میشی وقتی سرت غیرتی میشم..... میدونی بهترین روزای زندگیم بود
ولی وقتایی که باهام قهر میکنی وقتی ناراحتی و منی نیس که پیشت باشه
واقعا....... حسه خیلی بدیه
(پتو رو از رو سرت برداشت و با چشمای اشکی به شوگا زل زد)
+عزیزم تورو خدا گوش بده خواهش میکنم
_بـ..... باشه
+خیلی سخته وقتی اغوشه تو باعث میشه من اروم بشم و همه چی یادم برا ولی غرورم نزاره
هه ری من واقعا اشتباه کردم خیلیم اشتباه اون موقع واقعا عصبی بودم و دسته خودم نبود توضیحی برا حرفامو کارام ندارم ولی خواهش میکنم منو ببخش واقعا اشتباه کردم 🥺
دلم نمیخواست خرفی بزنم برا همین بغلش کردم و شوگا هم متقابل بغلم کرد
+بخشیدیم
_اره عزیزم ولی میدونی منم زیاده روی کردم
+دوست دارم
_منم دوست دارم
+ببخشید
_بیا فراموشش کنیم
شوگا بلند شد
+پس من دیگه میرم ببخشید به خاطر این که تو این چند روز نیومدم ولی واقعا از خودم متنفر بودم و دلیلی برای کارام نداشتم
_عزیزم..... گفتم فراموشش کن
_باشع برو
میدونستم شوگا تو ابراز احساسات سخته و تا همین جا هم خیلی به خپدش فشار اورده که حرف بزنه برا همین اصرار نکردم که بمونه
+فردا میام الان واقعا حالم خوب نیست
_باشه عشقم 🙂
+بای
_بای
پایان
۱۵.۴k
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.